شراره سعیدی/ رادیو کوچه
همجنسگرایی اتفاقی کنونی نیست، همجنسگرایان اگر چه اصولن مطرود بودهاند، اما این میل نامتعارف در لحظه به وجود نیامده و نمیتوان آن را سوغاتی فرنگی و آموزشی دانست قدیمیترین مستندات در رابطه با همجنسگرایی مربوط به یونان است. «سافو» شاعری زن از جزایر «لزبو» متعلق به یونان باستان بوده که در اشعارش رابطههای عشقی را به دختران و زنان تعمیم داده و واژه «لزبین» نیز در اشاره به همجنسگرایان زن از همین مورد سرچشمه گرفته است.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«هادریان» امپراتور روم باستان نیز دارای تمایلات همجنسخواهانه بوده، وی بر اساس روایات با سردار سپاهش «آنتونیوس» دارای روابطی نزدیک و عاطفی بوده است. در دوران «رنسانس» نیز در ایتالیا میتوان تا نام ۵۰۰ نفر از افراد معروف این دوره را که درگیر روابط همجنسگرایانه بودند را مشاهده کرد. برخی از آنان شامل مشاهیر بزرگی مانند «لئوناردو داوینچی» میشود.
از اواسط قرن سیزدهم میلادی به این سو مجازات همجنسگرایی تقریبن در تمامی اروپا مرگ بوده است. در کشور ژاپن همجنسگرایی هرگز بهعنوان یک گناه توسط دین و جامعه ژاپن نگریسته نشدهاست. در سال ۱۸۷۳ قانونی وضع گشت که تحت لوای آن روابط همجنسخوهانه محدود میگشت هرچند که این قانون هفت پس از تصویب آن لغو گشت. در طول تاریخ ژاپن تمامی «شوگونها» «به معنی سردار نیروهای جنگآور و لقبی تاریخی است که در بیشتر زمانها بهصورت موروثی به دیکتاتورهای نظامی ژاپن تعلق میگرفت» دارای یک معشوق مذکر بودهاند و این رسم یکی از ارکان سنت «سامورایی» بود.
در چین نیز همجنسگرایی از ابتدای آغاز تاریخ آن کشور وجود داشتهاست. بر طبق اسناد تقریبن همه امپراطوران در سلسله «هان» دارای یک شریک جنسی مذکر بودهاند
به همین منظور نیز برخی نگارههای محرک تاریخی ژاپنی به روابط همجنسخواهانه پرداختهاست. هرچند که برخی از این نگارهها در دوره غربیسازی ژاپن از بین رفت و بسیاری دیگر نیز در طول جنگ جهانی دوم در آتش سوختند، مجموعهای از این نگارهها که سالم باقی مانده بودند به موزهها منتقل گشتند.
در چین نیز همجنسگرایی از ابتدای آغاز تاریخ آن کشور وجود داشتهاست. بر طبق اسناد تقریبن همه امپراطوران در سلسله «هان» دارای یک شریک جنسی مذکر بودهاند. همچنین در برخی کتب تاریخ توضیحاتی نیز در مورد زنان همجنسگرا وجود دارد. باور بر این است که همجنسگرایی در سلسلههای «سونگ»، «مینگ» و «کینگ» امری متداول محسوب میگشته است. همجنسگرایان چینی نسبت به همجنسگرایان اروپایی خود در دوران وسطی کمتر مورد شکنجه و آزار و اذیت واقع شدهاند.
اما در ایران، ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻣﺤﻘﻘﻴﻦ ﺧﺎرجی همجنسگرایان در ﻫﻤﻪ ادوار ﺗﺎرﻳﺦ و در ﻫﻤﻪ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﻮدهاند و اﻳﺮان نمیﺗﻮاﻧﺪ از اﻳﻦ ﻗﺎﻋﺪه کلی مستثنا ﺑﺎﺷﺪ همچنان که میدانیم در دوران «هخامنشیان» و «ساسانیان» مجازات رابطه با همجنس، اعدام بودهاست. علاوه بر این در ادبیات ایران داستانهایی حول محور عشق دو همجنس به یکدیگر نیز وجود دارد. اﻣﺎ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﺷﻜﻞ زندگی ﭘﻴﺸﻴﻨﻴﺎن ﺻـﺪ اﻟﺒﺘـﻪ همجنسگرایان ﻫـﻴﭻ وﻗﺖ ﺟﺪی ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﺪه و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ آن در ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎ و ﻟﻮحﻫﺎی ﺗﺎریخی ﺗﻘﺪم ﻧﺪاﺷﺘﻪ اﺳﺖ.
ﺑﺎ اﻳﻦ ﻫﻤـﻪ وﺟـﻮد ﺗﻌـﺪاد زﻳﺎدی اﺻﻄﻼﺣﺎت از ﺟﻤﻠﻪ «ﺑﻐﺎ»، «ﺣﻴﺰ» ﻳﺎ «ﻫﻴﺰ»، «ﻛﻨﺪه»، «ﻛﻨﮓ»، «ماﺑﻮن»، «ﻣﻮاﺟﺮ»، «ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺎز»، «ﻧﻮﺧﻂ»، «ﺟﻤﺎل ﭘﺮﺳﺖ»، «اﻣﺮد ﺑﺎز»، «ﻧﻈﺮ ﺑﺎز»، «ﻟﻮطی»، «ﻣﺨﻨﺚ» و ….در ﻣﺘﻮن ﻗﺪیمی اﻳﺮانی ﻫﻤﻪ دلالت ﺑﺮ اﻳﻦ دارﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﺮﺣﺎل ﭼﻨﻴﻦ روابطی در ﺑﻴﻦ اﻳﺮاﻧﻴﺎن وﺟﻮد داﺷﺘﻪ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ زﻧﺪگی آن دوران، ﺳﻄﺢ اﻃﻼﻋﺎت و داﻧﺶ و اﺑﺰار زﻧﺪگی و ﻏﻴﺮه در ﮔﺬﺷﺘﻪﻫﺎی دور ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺗﻮﻗﻊ داﺷﺖ ﻛـﻪ اﺻـﻄﻼﺣﺎت و واژهﻫﺎی ﻣﻌﻤﻮل و ﻣﺮﺳﻮم اﻣﺮوزی را ﺑﻪ ﻛﺎر ﺑﺮده ﺑﺎﺷﻨﺪ.
همچنین ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ رﺷﺪ ﺟﻮاﻣﻊ ﻗﺪیمی نمیﺗﻮان ﺗﻮﻗﻊ داﺷـﺖ ﻛـﻪ رواﺑﻂ دو همجنس و ﺷﻜﻞ ﺑﺮوز آن و ﻣﺴﺎیل ﺣﻘﻮقی ﻛﻪ اﻣﺮوزه ﺑﺮای اﻳﻦﮔﻮﻧﻪ رواﺑﻂ ﻣﻄﺮح ﺷﻮﻧﺪ، در ادوار دور ﻫﻢ ﺑﺎیستی ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻮده ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻨﻈﻮر ﻣﺎ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ ﭼﻨﻴﻦ کششی ﺑﻮده. ﻧﻘﺶ ﻣﺬاﻫﺐ اﻳﺮانی و ﺑﻌﺪﻫﺎ ورود اﺳـﻼم و ﺿـﺪﻳﺖ ﻫﻤـﻪ این ادیان ﺑـﺎ همجنسگرایی را ﻫﻢ ﻧﺒﺎﻳﺪ از ﻧﻈﺮ به دور داﺷﺖ.
«روﺑﺮت ﺳﻮرﻳﻮ» (Robert Surieu) کتابی دارد بهنام «ﺳﺮو ﻧﺎز، ﻧﻮﺷﺘﻪای عشقی درﺑﺎره ﺗﻢﻫﺎی اروتیکی در اﻳﺮان ﻗـﺪﻳﻢ» او در این کتاب آورده است که :«همجنسگرایی ﻧﺰد اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﻫﻤﭽﻮن ﻳﻮﻧﺎﻧﻴﺎن، اﻣﺮی ﻏﻴﺮﻋﺎدی و ﻧﺎﺧﻮشآﻳﻨﺪ ﺑﻪﺷﻤﺎر نمیآﻣﺪ. در ﭘﻬﻠﻮی یک اﺻﻄﻼح کلی ﺑﺮای «اﻧﺤﺮاف جنسی» )Abaron marzisnih( وﺟﻮد دارد ﺑﻪ معنی «ﻣﺮزﻳﺪن واروﻧـﻪ» و ﻏﻴـﺮ ﻣﻌﻤﻮل. ﻣﺮزﻳﺪن از اﺻﻞ اوﺳﺘﺎیی (Maraz) است و در اوﺳﺘﺎ معنای ﻣﺎﻟﻴﺪن میدﻫﺪ.
در ﺑﻨﺪ 12 از «ﻳﺴـﻨﺎ» 51 زرﺗﺸـﺖ آﻣـﺪه: «درﺳﺮﻣﺎی ﺳﺨﺖ زﻣﺴﺘﺎن زرﺗﺸﺖ ﺳﻮار ﺑﺮ اراﺑﻪای ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ یکی از ﺣﻜﻤﺎی محلی میرود اﻣﺎ ﺣﺎﻛﻢ از دادن ﺳﺮﭘﻨﺎه ﺑﻪ زرﺗﺸﺖ ﺳﺮﺑﺎز میزﻧﺪ و زرﺗﺸﺖ او را دﺷﻨﺎم داده و او را (Vaepyo) ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی «ﻏﻼم ﺑﺎره« ﺧﻄﺎب میﻛﻨﺪ.
ﮔﻔﺘﻪ میﺷﻮد ﻛﻪ اﻳﻦ ﻗﺪیمیﺗﺮﻳﻦ اﺷﺎره ﺑﻪ همجنسگرایی در ﺗﺎرﻳﺦ اﻳﺮان اﺳﺖ. اﻣﺎ ﻗﺪر ﻣﺴﻠﻢ، اﻳﻦﻛﻪ زرﺗﺸﺖ اﻳﻦ اﺻﻄﻼح زﺑﺎنی را ﻫﻤﺎن ﻟﺤﻈﻪ ﻛﺸﻒ نکرده ﺑﻠﻜـﻪ ﻣـﺮدم آن روزﮔﺎر و ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻧﺴﻞﻫﺎی ﻗﺒﻞ از آنها ﭘﺪﻳﺪه «ﻏﻼم ﺑﺎرهگی» را میﺷﻨﺎﺧﺘﻪاﻧﺪ ﻛﻪ اﺻﻄﻼحی ﻫﻢ ﺑﺮای آن ﺳﺎﺧﺘﻪاﻧﺪ و ﺧـﻮد حاکمی ﻛﻪ زرﺗﺸﺖ او را ﺑﺎ اﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ دﺷﻨﺎم میدﻫﺪ، معنی آن را میداﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ .
در ﻣﺘﻮن ﭘﻬﻠﻮی ﺑﻴﺸﺘﺮ از اوﺳﺘﺎ ﺑﻪ همجنسگرایی اﺷﺎره میﺷﻮد. در «ارداوﻳﺮاز ﻧﺎﻣﻪ» آﻣﺪه ﻛﻪ در دوزخ ﻣـﺎری ﺑـﻪ ﻧﺸﻴﻤﻦﮔﺎه چنین ﻣﺮدی وارد و از دﻫﺎﻧﺶ ﺧﺎرج میشود. همچنین در «رواﻳﺎت داراب ﻫﺮﻣﺰدﻳﺎر« در ﻣﻮرد اﻫـﺮﻳﻤﻦ و ﺳـﻜﺲ ﺑـﺎ همجنس ﻧﻴـﺰ رواﻳـﺎتی آﻣـﺪه اﺳـﺖ. ﻃﺒـﻖ «رواﻳـﺖ اﻣﻴـﺪ اﺷﻮﻫﻴﺸﺘﺎن» یکی از ﺳواﻻت ﭘﺮﺳﻴﺪه ﺷﺪه از «اﻣﻴﺪ اﺷﻮﻫﻴﺸﺘﺎن» ﻣﻮﺑﺪ ﺑﺰرگ ﻗﺮن ﭼﻬﺎرم ﻫﺠﺮی اﻳﻦ اﺳﺖ: «کسی ﻛﻪ ﺧﻴﺘﻮدث «ازدواج ﺑﺎ ﻣﺤﺎرم« ﻛﻨﺪ و همجنسگرایی ﻛﻨﺪ، داوری ﻋﻤﻞ وی ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮد؟» و ﻣﻮﺑﺪ ﺟﻮاب میدﻫﺪ: «برای چنین کسی ﻣـﺮگ ارزان اﺳﺖ اﻣﺎ ﮔﺮ درﻣﺎﻧﺪه زاری و ﺗﻮﺑﻪ ﻛﻨﺪ آنگاه ﻋﻔﻮ میﺷﻮد.»
در ادﺑﻴﺎت ﭘﻬﻠﻮی درﺑﺎره همجنسگرایی ﺻﺤﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻴﺎن آﻣﺪه، بهخصوص در «دادﺳﺘﺎن دینی» ﻛـﻪ ﺷـﺎﻣﻞ 92 ﭘﺮسشی اﺳﺖ ﻛﻪ از «ﺟﻮان ﺟﻢ» ﻣﻮﺑﺪ ﻗﺮن ﺳﻮم ﻫﺠﺮی میﺷﻮد .در دﻳﻦ زرﺗﺸﺖ ﺑﺎ همجنسگرایی ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺷﺪه و ﺑﺮای همجنسگرایان ﻣﺠﺎزات سنگینی از ﺟﻤﻠﻪ اﻋﺪام در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ اﻣﺎ اﻳﻦﻃﻮر ﺑﻪﻧﻈﺮ میرﺳﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﺑﺪان و ﭘﻴﺮوان زرﺗﺸﺖ ﻧﻪ ﺑﺮ اﻋﺪام اﻳﻦ ﺟﻬﺎنی ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮ ﻋﻘـﻮبتی ﻛـﻪ ﺧﺪاوﻧـﺪ در آن ﺟﻬـﺎن ﺑﺮایشان در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎﻛﻴﺪ بیشتر ﻛﺮدهاﻧﺪ.
ﺑﻌﺪ از اﻳﻦ ﺗﺎرﻳﺦ دﻳﮕﺮ اﺷﺎره ﺑﻪ همجنسگرایی در ﻛﺘﺎبﻫﺎ و ادﺑﻴﺎت اﻳـﺮان بهوﻓـﻮر دﻳـﺪه میﺷـﻮد از ﺟﻤﻠـﻪ در «ﺳـﻠﻮکاﻟﻤﻠﻮک»، «ﻣﺮوج اﻟﺬﻫﺐ»، «ﺗﺎرﻳﺦ اﻟﻮزرا»، «ﺻﺤﺎح اﻟﻔـﺮس»، «دﻳـﻮان ﺳـﻨﺎیی»، «ﺗـﺎرﻳﺦ بیهقی»، «رﺳـﺎﻟﻪ دﻟﮕﺸـﺎ» ، «ﻛﻴﻤﻴـﺎی ﺳﻌﺎدت»، «ﻣﺜﻨﻮی»، «ﮔﻠﺴﺘﺎن» و…..
ناظر و منظور منظومهای عاشقانه است که توسط «وحشی بافقی» سروده شده که در آن پسر وزیر که «ناظر» نام دارد عاشق پسر پادشاه که «منظور» است میشود.
هر چند در دوران پهلوی همجنسگرایی همچنان یک نوع تابو به حساب میآمد و هیچ مرکزی برای مشاوره به جوانانی که در مورد گرایش جنسی خود دچار سردرگمی شده بودند وجود نداشت
مهر و مشتری منظومهای عاشقانه دیگری به زبان فارسی و در قالب مثنوی نوشته «محمد عصار تبریزی» است که در سال ۷۷۸ هجری قمری در وزن «خسرو و شیرین» سروده شدهاست. در دوران «محمد رضا پهلوی» آخرین شاه ایران طبقات بالای اجتماعی جامعه نسبت به مساله همجنسگرایی از خود انعطاف نشان میدادند حتا بعضی از اخبار نیز ازدواج همجنسگرایان را پوشش خبری میدادند. در این دوران برخی از افراد پیشنهاد پیدایش جنبشهای مدنی همجنسگرایان را همانند جنبشهای غربی نیز دادند. علاوه بر این در برخی از کلوبهای شبانه دوران پهلوی رفتارهای همجنسخواهانه تحمل میگشت.
هر چند در دوران پهلوی همجنسگرایی همچنان یک نوع تابو به حساب میآمد و هیچ مرکزی برای مشاوره به جوانانی که در مورد گرایش جنسی خود دچار سردرگمی شده بودند وجود نداشت. در سال ۲۰۱۰ برای اولینبار در آلمان زنان همجنسگرای ایرانی در شهر «فرانکفورت» با حضور ۱۷ تن از لزبینهای ایرانی مقیم اروپا و ایران برگزار شد. هدف از این نشست مقابله با «هموفوبیا» و افزایش تعامل و همکاری بین همجنسگرایان ایرانی اعلام گشت.
همچنین در گذشته از کشورهای اسلامی نیز اخباری در مورد ارتباطات همجنسخواهانه موجود است، «ابوالحسن خان ایلچی شیرازی» (1190 تا 1262 ق) سیاستمدار مشهور ایرانی و وزیر امور خارجه دولت قاجار در زمان «فتحعلیشاه» در سفرنامه خود هنگام توصیف «توغات»، یکی از شهرهای عثمانی و یا بهقول خودش، روم، در بخشی که وارد حمام عمومی میشود، گزارشی از «لواط» سپاهیان «ینی چری» با پسربچگان ارمنی را که به چشم خود شاهد بوده است، ارایه میدهد. در ایران پس از اسلام واژه «شاهدبازی» در ادبیات ایران بسیار خودنمایی میکند و آن را مترادف همجنسگرایی میدانند اما این در حالی است که این واژه اشاره به رابطه با پسران نوجوان دارد که آن نیز با آنکه عملی مجرمانه است، اما تمایلات نهانی و سرخورده این افراد را نمایش میدهد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
Seyed Moussavi
به من چه ولی سعدی میگه
“مزایای مردی ز مردی مجوی
که مرد دگر رفت بر پشت اوی”