اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
در طول سالهایی که جشنواره سینمایی فجر برگزار شده، فراز و نشیبهای فراوانی را به خود دیده است. جشنواره فجر امسال اما از هر نظر یک استثناست، چه به لحاظ کارهایی که به تمامی و یا بخشی از آنها اسیر ممیزی شدهاند، چه از نظر تعداد فراوان آثاری که به لحاظ حقوقی و دعواهای میان کارگردان و تهیهکننده بر سر زبانها افتادهاند و در نهایت از دیدگاه ترکیب عجیب و غریب هیت داوران و انصراف شمار فراوانی از آنها.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
در هر دورهای از برگزاری این جشنواره در سالهای پیشین، بودهاند کارگردانان نامآشنایی که به دلایل متفاوت فیلمی در جشنواره نداشتهاند. اما هیچگاه نبوده است که تا این اندازهی فراوان از کارگردانان نامآشنای ایران در جشنوارهای حضور نداشته باشند. پس از انقلاب اسلامی و با گذشت چند سال و با روشن شدن سیاستهای سینمایی نظام، همواره تعدادی از فیلمسازان اعتراضهایی به این نوع از نگرش به سینما بهطور خاص و در کل مقولهی هنر داشتهاند، اما همواره از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد، به نوعی تحمل شده و با جرح و تعدیلهایی اجازهی ساخت و نمایش کارهایشان را یافتهاند. در دو دورهی اخیر ریاست جمهوری «محمود احمدینژاد» و با وجود ژستهای آزادمنشانه او و همراهانش همچون «اسفندیار رحیممشایی»، بیشترین محدودیتها برای اهل فرهنگ و هنر پیش آمده است، که در نوع خود همانندی نداشته است. شاید یکی از نتایج طبیعی این نگرش بود که به حمایت همه جانبهی هنرمندان و اهل فرهنگ از نامزدهای رقیب احمدینژاد در انتخابات منجر شد.
جشنوارهی سینماییفجر در سال جاری، با دوگونه عدم مشروعیت روبهروست. در مرحلهی نخست به سبب آنکه بسیاری، هرگونه حضور چه به لحاظ شرکت دادن اثر و چه از نظر حضور در ترکیب هیت داوری را به نوعی تایید مشروعیت دولتی میدانند که با رای مستقیم مردم انتخاب نشده است و به نظر شمار فراوانی از مردم، دولت کودتاست، تعداد انبوهی از اهالی سینما و فرهنگ و نامهای شناخته شده، از حضور در این جشنواره انصراف دادند و برخی دیگر که حتا به این باور ذهنی و قلبی نرسیده بودند، از ترس خدشهدار شدن نام و اعتبار خود در پیشگاه مردم و تاریخ و دچار نشدن به سرنوشت هنرمندان وابستهای که به سبب نادیده گرفتن شرایط جامعه و خواستهای به حق مردم، مورد نفرت عمومی قرار گرفته بودند، ترجیح دادند که خود را وارد این بازی نکنند.
در مرحلهی دیگر شمار دیگری که به هر دلیل مانند فشارهای نیروهای امنیتی و حکومتی و یا نگرانی از ارتزاق خود تشخیص دادند تا در این بازی بمانند، بهانههای دیگری برای خود یافتند. اسامی داوران اعلام شدهی جشنوارهی امسال، راه را برای این گروه دوم هموارتر کرد. کسی شک ندارد که انتخاب ترکیب و نام هیت داوری هر جشنواره، تا اندازهی زیادی سلیقهای و بر اساس خواست مدیران برگزارکنندهی آن صورت میگیرد. در طول سالهای گذشته هم با وجود انتقادهای کوچک و قابل درک از ترکیببندی داوران، هیچگاه حضور و یا عدمحضور نام خاصی، موجب جنجال عمدهای نشده بود، چرا که به هر حال تمامی افرادی که به عنوان داور برگزیده میشدند، از اهالی و خانوادهی سینما بوده و مورد تایید سینماگران بودند. امسال اما بدعت از نوع دیگری بود. درست است که حضور افرادی چون جهانگیرالماسی در میان داوران، که چه از نظر هنری و چه از جنبهی نگاه جانبدارانه از سیاستهای ضدفرهنگی دولت احمدینژاد دارای سابقهی درخشانی نیست، مورد انتقادهای فراوانی بود، اما به هر حال باز از سوی خانوادهی سینما، خودی محسوب شده و قابل تحمل بود.
اما شگفتی امسال اعلام نام «حسن عباسی» مشهور به «دکتر عباسی» در میان داوران جشنوارهی فیلم فجر بود که همگان را انگشت به دهان گذارد. حضور کسی که خود به تروریست بودنش افتخار میکند [1]، از اساس با برخی از نمادهای فرهنگ غربی مخالف است و سینما را ابزاری برای استعمار و نفوذ در کشورهای اسلامی و سبب سست کردن عقاید مذهبی مسلمانان میداند، خشم سینماگران و اهل فرهنگ و هنر را برانگیخت. کسی که مسوولان سینمایی ارشاد از او به عنوان منتقد سینما یاد کردهاند اما هیچکس از ایشان به جز سخنرانیهای تند و توهینآمیز در جمع بسیجیان و میزگردهای تلویزیونی با همفکرش، «نادر طالبزاده» چیز بیشتری دربارهی سینما ندیده است. به هر حال شاید بهترین ضربالمثل ایرانی که در این مورد صدق میکند، همان است که میگوید: «آب که سر بالا بره، قورباغه ابوعطا میخونه»
حال باید دید که با انصراف یکی پس از دیگری داوران جشنوارهی فجر، آیا فرد دیگری به جز «حسن عباسی» برای داوری در جشنوارهای که هیچ فیلم مطرحی در آن شرکت نکرده است، باقی خواهد ماند؟
……………………………..
1- حسن عباسی در یک سخنرانی خطاب به نشریات و روزنامهنگاران اصلاحطلب میگوید: «بروید و بنویسید عباسی، تئوریسین خشونت و تروریسم مقدس است. این تروریسم (از نظر من) مقدس است. (تنها) امروز نیست که ما این حرف را می زنیم.حزباله لبنان تربیت شده همین دستهاست. این دستها را ببینید. حزباله لبنان، حماس و جهاد اسلامی را همین دستها تربیت کرده است.»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»