شراره سعیدی/ رادیو کوچه
در برنامه گذشته از لزوم دخالت روشنفکران دینی در مورد مسایل و مشکلات همجنسگرایان مسلمان صحبت کردیم، ما میدانیم که هستند همجنسگرایانی که متدین به دینشان هستند، اما به سبب نوع خاص خلقتشان، در ناگزیری مابین اعتقاد و گرایششان اسیرند و تنها گروهی که توان رهایی آنها را از این مشکل دارند، نواندیشان دینی هستند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
حال باید ببینیم که نواندیشان و روشنفکران مطرح دینی، شیعی ایرانی ما برای حل معضل این افراد تا به حال چه کردهاند.
متاسفانه با پرسه فراوان در میان مقالات و جستارهای گوناگون، متاسفانه تاکنون موفق به یافتن مطلبی مفید و راهگشا و تاییدشده، حداقل توسط خود همجنسگراها، با نام واضح همجنسگرایان و راهکاری برای این افراد نشدیم، گرچه گویی مطلبی در مورد همجنسگرایان و رابطه قرآن با همجنسگرایی توسط «آرش نراقی» در سایت جرس وجود داشته که اکنون کاملن حذف شده و همچنین مصاحبهای در رادیو فردا به تاریخ «1389/6/24» با ایشان و همچنین مصاحبهای با آقای کدیور توسط تلویزیون هما.
آنچه پس از این جستوجوها کاملن واضح است آن است که روشنفکران دینی ما تاکنون موفق به ارایه پاسخی برای همجنسگرایان نبودهاند که صادقانه و قابل اثبات باشد
آنچه پس از این جستوجوها کاملن واضح است آن است که روشنفکران دینی ما تاکنون موفق به ارایه پاسخی برای این افراد نبودهاند که صادقانه و قابل اثبات باشد «توجه به نقد مقاله آرش نراقی در وبلاگ همجنسگرایان» و مورد توجه همجنسگرایان قرار بگیرد و در مواردی مانند آقای «کدیور» که مدعای روشنفکری دینی دارند، اصولن هنوز این مسئله دقیقن مانند روحانیت سنتی نگریسته میشود، لطفن به پاسخ مختصر شده به این مقاله در مجله ماها «مجله الکترونیکی همجنسگرایان ایرانی» توجه کنید :
«چارچوب احساس مذهبی و اعتقادی فرد از ساختار اجتماعی جامعهای که فرد در آن زندگی میکند جدا نیست. همانطور که گفته شد، بهعنوان نمونه رهبران مذهب مسیحی پروتستان در غرب با همجنسگرایان برخورد مداراجویانهای دارند و حتا قبول میکنند که یک کشیش هم میتواند همجنسگرا باشد. اما رهبران همین مذهب (مسیحی پروتستان) در آفریقا بهشدت با همجنسگرایی و همجنسگرایان مخالفاند. یا مثلن پیروان اسلام در کشورهای مختلف با مسایل گوناگون به شکل متفاوتی برخورد میکنند. یا مثلن در آمریکا یک فرد آمریکایی مسلمان هست که روحانی است و اسم اسلامی عبداله را برای خود برگزیده. این روحانی مسلمان آمریکایی همجنسگرای علنی است و با گروه مسلمانان همجنسگرا به نام «الفاتحه» همکاری دارد. درحالیکه در شرایط فعلی ایران روحانیون همجنسگرا داریم ولی به هیچوجه خود را علنی نمیکنند. بر این اساس روانشناسان و جامعهشناسان ادعا میکنند که مذهب و شکل باور به آن قبل از هر چیز یک مسئله اجتماعی است و به ساختار و بند و بستهای هر جامعه بستگی دارد.»
اگر قضیه همین است و مذهب در هویت گروهی یک جامعه یا بخشی از افراد آن جامعه نقش عمده دارد و شکل اعتقادی افراد به مذهب به ساختار آن جامعه بر میگردد، حال میتوان این سوال را مطرح کرد که از کجا معلوم که این مذهب به درد مردم جوامع دیگر بخورد، و چرا جوامع مختلف برداشت متفاوتی از یک مذهب واحد نداشته باشند، جوامعی که هویت خود را از مذهب و باوری دیگر گرفتهاند؟
گروهها و دستههای مذهبی خشونتطلب همانقدر از مذهب استفاده میکنند که گروههای صلحطلب و معتدل مذهبی. یعنی اصول و دستورات مذهبی راه را برای هرگونه برداشتی هموار کردهاند. با این حساب مذهب «ازجمله اسلام» همچون هر دین و اعتقاد و باور دیگری نه فناتیک است و نه صلحطلب، بلکه رفتار مذهبی، روانشناسی و نیازها و طبیعت درون معتقدان به آن مذهب و ساخت جامعه مربوطه است که چهره آن را میآراید.
روشنفکر دینی با سوالات متافیزیکی مرگ و زندگی و مذهب درگیر میشود و تولیدات فکریاش در خدمت پاسخگویی به نیازهای ذهنی و فلسفی آن دسته از متفکران و خوشفکران مذهبی است که به استنتاجهای روشنفکری بهعنوان غذای فکری نیازمندند.
روشنفکران دینی به معنای کلاسیک کلمه در جامعه ما بسیار نادرند. روشنفکر دینی بدون توجه به خوش داشت حاکمان یا پیروان و باورمندان به دین، سوالات و پرسشهای خود را، هر چند جنجالبرانگیز، مطرح و با استفاده از علوم مختلف سعی در بازخوانی متون دینی میکند و از این طریق به تطبیق دین و اصول آن با علم امروزی میکوشد. دغدغه روشنفکر دینی نه سیاست و حکومت بلکه خود دین و دنیا و خواستههای فراوان و انباشته شده انسانی است. روشنفکر دینی خواستهها و توقعات موجود انسانها را نفی و یا نادیده نمیگیرد بلکه سعی میکند با تعدیل اصول و چهره دین، به توقعات انسانها پاسخ مثبت دهد. بر همین اساس، تبلیغ و تاکید بر دیسیپلین مذهبی که در حوزه کار متعصبان مذهبی جای عمدهای دارد تا از طریق ایجاد ترس از عاقبت و آخرت، مردم را به انقیاد درآورند، در عرصه تفکر روشنفکری دینی جایی ندارد.
چهرههایی همچون «حجاریان»، «جلالی پور»، «عبدی»، «سروش»، «عبداله نوری»، «شمس الواعظین»، «باقی»، «سفری»، «کدیور» و امثال اینها که در رییسجمهور شدن خاتمی و بعدها شکلگیری مجلس ششم و پیدایش پدیدهای بهنام اصلاحطلبان نقش زیادی داشتند قبل از اینکه روشنفکر دینی به معنای واقعی کلمه باشند، بیشتر سیاسیکاران معتدل مذهبی هستند که بهطور مجازی عنوان روشنفکری دینی را یدک میکشند و در بین آنها هنوز در مورد تعریف واژه روشنفکر دینی و اینکه آیا کلن کاربرد چنین واژهای صحیح است یا نه کلی اختلافنظر وجود دارد.
روشنفکران دینی «مجازی» کشور ما تاکنون با همه تلاشهای ارزندهای که داشتهاند اما بهطور مستقیم به موضوع همجنسگرایی نپرداخته و تا آنجا که ما اطلاع داریم چنین اصطلاحی را بر زبان نراندهاند. اما آقای محسن کدیور در مصاحبهای چهار بخشی تحت عنوان اسلام و مدرنیته که با تلویزیون «هما» (شبکه تلویزیونی هوادار حکومت ایران در آمریکا که از طریق ماهواره در کشور دیده میشود)، ضمن ضدونقیضگوییهای فراوان در مورد حقوق زنان، پوشش اسلامی و… بهطور مستقیم به همجنسگرایی هم اشاره کرده و حکم روشنفکری دینی داده که:
مسلمان حق ندارد با همجنس خود رابطه جنسی برقرار کند ولو آنکه هر دو طرف هم راضی باشند. این جز گناهان کبیره است و ربطی هم به یک زمان خاص ندارد و اصلی اجتماعی و قطعی است
«مسلمان حق ندارد با همجنس خود رابطه جنسی برقرار کند ولو آنکه هر دو طرف هم راضی باشند. این جز گناهان کبیره است و ربطی هم به یک زمان خاص ندارد و اصلی اجتماعی و قطعی است.»
در قرآن تنها یک جا به مسئله سکس با همجنس اشاره رفته و آن هم در رابطه با «قوم لوط». در ویژهنامه «قوم لوط» بهطور مفصل به این مسئله پرداختهشده ولی ذکر این نکته مهم است که داستان قوم لوط یک داستان خاص اسلامی، قرآنی نیست بلکه یک داستان مسیحی است و ششصد سال قبل از اسلام در انجیل آمده است. یعنی داستان بیشتر مسیحی است تا اسلامی، وانگهی، ساختار آن دوره جامعه محل ظهوردین یهود و مسیح با ساختار جامعه ما و شکل و اعتقادات قرن بیستویکم در ایران از زمین تا آسمان فرق دارد.
با اینهمه امروز جهان مسیحی در غرب با برجسته کردن عشق به همنوع و تبلیغ مدارا و تحمل، همگام با رشد جوامع خویش و تقویت عناصر حقوق بشری، تا حدود زیادی با همجنسگرایی کنار آمده است تا جایی که شخصیتهای روحانی معتبر آنها حتا از کشیش شدن همجنسگرایان هم دفاع میکنند. اگر جهان اسلام داستان ششصد سال قبل از خویش لوط را از مسیحیت گرفته، اما با رشد علوم و فنون، بیشتر شدن ارتباطات و تبدیل شدن دنیا به یک دهکده جهانی نباید ششصد سال طول بکشد تا جهان اسلام و بهخصوص روشنفکران دینی مسلمان به آشتی با همجنسگرایی روی آورند.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»