دکتر آویده مطمئنفر / رادیو کوچه
نقص توجه با اختلال بیشفعالی، شایعترین اختلال رفتاری است که در دوران کودکی آغاز میشود. با اینحال، نه تنها کودکان، بلکه بزرگسالان نیز در هر سنی میتوانند از این اختلال رنج ببرند. روانپزشکان میگویند که این اختلال یک اختلال عصبی رفتاری است. افراد مبتلا به این اختلال، بدون آنکه چیزی آنها را پریشان کند، تمرکز خود را از دست میدهند. آنها در کنترل آنچه انجام میدهند یا میگویند، مشکل دارند و حتا، در مقایسه با کسانی که به این اختلال مبتلا نیستند، کمتر قادر به کنترل میزان فعالیت بدنی مناسب برای انجام یک کار در یک وضعیت خاص هستند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
به عبارت دیگر، فرد مبتلا به «ای دی ایچ دی» خیلی بیقرار است. کمبود توجه، اختلال بیشفعالی با کمبود توجه، اختلال «هایپرکینتیک» و یا بیشفعالی اصطلاحاتی هستند که ممکن است توسط متخصصین سلامتی برای توصیف یک کودک و یا یک فرد مسنتر که بیش از حد فعال است و در تمرکز اشکال دارد استفاده شود. این اختلال در کودکان، بهطور کامل با رفتار عادی دوران کودکی، هیجانزدهگی یا رفتار خشن و بیادبانه متفاوت است. باید در نظر داشت که بسیاری از کودکان، بدون این که الزامن به این اختلال مبتلا باشند، بیتوجه و بیقرار هستند .
معمولن اختلالات «ای دی ایچ دی» به سه دسته تقسیم و بر اساس آن نشانهای که بیشتر خود را نشان میدهد تعریف میشود. در نوع «عمدتن غافل» اشخاص مبتلا، برای ساماندهی و یا به پایان رساندن کارها مشکل دارند و برایشان توجه به جزییات و دنبال کردن یک دستورالعمل و یا مکالمات بسیار دشوار است. در نوع «عمدتن بیشفعال»، افراد مبتلا، برای حفظ یک موقعیت فیزیکی مشکل دارند، بسیار بیقرار هستند و زیاد صحبت میکنند. کودکان کوچکتر ممکن است بهطور مستمر در حال پریدن، دویدن و یا بالا رفتن از وسایل اطراف خود باشند. آنها بیقرار و بهطور مداوم در حال سخن گفتن در زمانهای نامناسب و قطع سخن دیگران هستند. آنها با انتظار کشیدن برای نوبت خود مشکل دارند و گوش دادن بهدستور دیگران برایشان بسیار سخت است. افراد مبتلا به این نوع اختلال ممکن است بیشتر از دیگران صدمات یا تصادفات گوناگون داشته باشند. در نوع «ترکیبی»، معمولن افراد مبتلا، شامل همهی علایم دو نوع دیگر بهطور مساوی هستند.
«ای دی ایچ دی» را نمیتوان بهطور فیزیکی تشخیص داد. یعنی نه با آزمایش خون، نه آزمایش ادرار و نه با اسکن مغز.
ما هنوز مطمئن نیستیم که چه چیز باعث این اختلال میشود، ولی مطالعات نشان میدهد که افرادی که یکی از بستگان نزدیک آنها از این اختلال رنج میبرد، خطر ابتلای بالاتری به این اختلال دارند. مطالعهی دوقلوها نشان داده است که این اختلال بسیار ارثی است. ما همچنین میدانیم که این اختلال در پسرها شایعتر از دختران است. جامعهی علمی بهطور کلی موافق است که این اختلال یک اختلال «بیولوژیک» است. بسیاری از دانشمندان معتبر بر این باورند که این اختلال در نتیجهی عدم تعادل شیمیایی در مغز ایجاد میشود.
«ای دی ایچ دی» را نمیتوان بهطور فیزیکی تشخیص داد، یعنی نه با آزمایش خون، نه آزمایش ادرار و نه با اسکن مغز. از آنجا که اکثر کودکان با کنترل خود مشکل دارند، یک تشخیص صحیح بسیار مشکل است. تشخیص این اختلال باید توسط یک متخصص انجام شود. یعنی معمولن توسط روانپزشک، روانشناس یا متخصص کودکان صورت میگیرد که قادر به تشخیص الگوهای رفتاری کودکان هستند. اطلاعات مربوط به رفتار کودک در خانه و در مدرسه نیز مورد مطالعه میگیرد. تنها یک متخصص، با دقت به این که آیا مشکلات و یا شرایط دیگری وجود دارد که بتواند این اختلال رفتاری و ویژگیهای آن را تقلید کند، قادر خواهد بود این اختلال را تشخیص دهد. شروع این اختلال معمولن قبل از هفت سالگی اتفاق میافتد، ولی در حدود 75 درصد از افراد مبتلا به این اختلال، علایم آن را در بزرگسالی همراه خواهند داشت. با این حال، سطح بیشفعالی با بالا رفتن سن به کاهش تمایل دارد.
برخی مطالعات نشان داده است که افزودنیهای مواد غذایی و بهطور خاص، بعضی از مواد رنگکننده، ممکن است بر ایجاد این اختلال تاثیر داشته باشد. در ماه ژوئیه ۲۰۰۸، اتحادیه اروپا قانونی وضع کرد که بنا بر آن، وجود مواد غذایی مصنوعی در محصولات خوراکی، باید نه تنها با شماره حرف «ای» برچسب الکترونیکی مرتبط، بلکه با کلمات «ممکن است اثر سو بر فعالیت و توجه در کودکان ایجاد کند» واضح باشد.
مطالعهی سال ۱۹۸۴ توسط «بنتون» و تیم آنها نشان داد که شکر هیچ تاثیری در رفتار ندارد. مطالعهای در سال ۱۹۸۶ توسط «میلیش» و «پلهام» و دیگری توسط «وولریش» و تیم او در سال ۱۹۸۵ نشان میدهد که هیچ ارتباطی بین ساکاروز و تاثیر در رفتار کودکان مبتلا به اختلال «ای دی ایچ دی» وجود ندارد. با این حال، بیشترین قند موجود در غذاهای شیرین و شیرینیجات مصرف شده توسط بچهها، شربت ذرت و شربت ذرت فروکتوز بال است و این قند در هیچ یک از مطالعات ذکر شده، استفاده نشده است.
در یک تحقیق جدید منتشر شده در «لنست» این هفته، محققان نتیجهگیری کردهاند که یک رژیم غذایی خاص محدود، باید بخشی از استاندارد مراقبت برای تمام کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی با نقص توجه باشد. آنها میگویند: «ما فکر میکنیم که دخالت رژیم غذایی باید در تمام کودکان مبتلا به این اختلال در نظر گرفته شود، به این شرط که پدر و مادر حاضر به دنبال کردن تشخیص رژیم غذایی حذف محدود برای پنج هفته باشند. کودکانی که به این رژیم واکنش مساعد نشان میدهند، باید به عنوان مبتلا با اختلال ناشی از غذا تشخیص داده شوند و به روش چالش برای شناخت مواد غذایی که هر کودک به آن واکنش نشان میدهد وارد شوند. همچنین برای کودکانی که پس از رژیم غذایی، بهبود رفتاری از خود نشان ندهند، باید درمان استاندارد با دارو و درمانهای رفتاری یا هر دو در نظر گرفته شود.»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
رها
ممنون خانم دکتر . این مشکلی است که بسیاری از خانواده ها به دلیل کم اطلاعی یا بی اطلاعی از آن در زمان مواجه شدن تنها به تنبیه یا افزایش فشار بر روی کودکانشان می بردازند.