رضا افتخاری/ رادیو کوچه
برزونامه
مزین کردیم آغاز برنامهی امروز را با قطعهای در مایهی ابوعطا از سرپنجهی هنرمند کمنظیر استاد فرهنگ شریف که هر لحظه از نوای ساز این استاد غزلی هست از مهر و عشق.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
به مانند هفتههای گذشته به داستانهای و منظومههای حماسی در ادبیات پارسی میپردازیم و البته این هفته نوبت به «برزو نامه» رسیده است که از متن کتاب حماسهسرایی در ایران از قلم مرحوم دکتر «ذبیحاله صفا»، دربارهی این منظومه خواهیم خواند.
برزونامه از بزرگترین منظومههایی است که به تقلید از شاهنامه و از روی داستانهای قدیم ساخته شده است. پیش از اینکه به بحث در باب این منظومه از روی نسخ معمول برزونامه بپردازیم، سخنان «ژول مول» را از مقدمهی او بر جلد اول ترجمهی شاهنامه در اینجا نقل میکنیم:
«برزونامه فیالواقع مجموعهی همهی روایاتی است راجع به خاندان رستم که فردوسی بدانها توجه نکرد و در عین حال هم حاوی داستان برزو است که اساس این داستان بر شرح پهلوانیها و مردانگیهای وی نهاده شده. از مطالعهی این کتاب به خوبی بر میآید که مراد گوینده تهیهی ذیلی بر شاهنامه فردوسی بوده، منتهی ذیل به عظمت از اصل درگذشته است.»
از برزونامه دو نسخه در کتابخانهی ملی پاریس موجود است که هر دو ناقصاند و «ادگارد بلوشه» هر دو را تحت شمارهی 1189 و 1190 در فهرست نسخ فارسی خود ذکر کرده است و نگارنده از نسخهی 1189 عکسی تهیه کرده که در اختیار دارد
این نسخه حدود 38000 بیت دارد و به خط نستعلیق هندی در احمدآباد از روی نسخهایی که به سال 1073 در اصفهان نسخهبرداری شده و خود از روی یک نسخهی دورهی تیموری استنساخ گردیده بود، نوشته شده است.
در آغاز این نسخه قسمتی از داستان رستم و سهراب فردوسی آمده است و بعد از آن کیفیت آشنایی سهراب با شهرو و زادن برزو و پرورش او و در آمدن وی در شمار پهلوانان افراسیاب و جنگ با ایرانیان و اسارت او به دست فرامرز و آمدن مادر او به سیستان و رزم برزو و رستم و گرفتار شدن او به دست تهمتن و آشنایی دادن، و داستان سوسن رامشگر و چندین داستان دیگر که در آن پهلوان خاندان کرشاسپ خاصه زال و رستم و فرامرز و برزو و بانو گشسپ شرکت دارند و در آنها سخن از جنگهای متعدد با دیوان و جادوان و تورانیان و رومیان و جز آنها رفته است.
پایان این نسخه به نحوی است که ابتر بودن آن را ثابت میکند. آخرین قسمت این منظومه داستان اتحاد افراسیاب و قیصر روم و لشکر کشیدن هر دو به جنگ خسرو است لیکن نسخه ناقص است، پایان داستان نامعلوم مانده و بدین ابیات ختم شده است:
دلیران یونان و گردان روم ز مرز زرانداب و هرمز و بوم
سه صف برکشیدند پیش سپاه به هر صف ستاده یکی پادشاه
کجا پیشرو بود عنقای عاد که کردی همیشه ز پیکار یاد
شمیلاس یکسو بمانند گرگ صف آراست با سرکشان سترگ
در پایان نسخهی چاپی شاهنامه، در جز ملحقات حکایتی به نام سرگذشت برزو دیده میشود. طبع این ملحقات چنانکه میدانیم نخست به وسیلهی «ترنر ماکان» یکی از مصححان و ناشران اروپایی شاهنامه معمول شد.
سرگذشت مذکور بیهیچ مقدمه از فرار افراسیاب در جنگی که با رستم بر سر رهانیدن بیژن کرد، و رسیدن او به سرزمین شنگان و دیدن برزو درزی کشاورزان آغاز میشود و چهار بیت اول آن چنین است:
کنون بشنو از من تو ای رادمرد یکی داستان پر آزار و درد
بدانگه که برگشت افراسیاب ز پیکار رستم دلی پر شتاب
که از بهر بیژن بتوان زمین چه آمد بروی سپهدار چین
بدان راه بیره سر اندر کشید گریزان ز رستم بشنگان رسید
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»