مهسا / رادیو کوچه
سالها پیش در پی طراحی پروژهای به نام «موزه حرکت» تصمیم گرفتم، آن را با استفاده از نور طراحی کنم، موزهای که دیوارهایش همه از نور ساخته شدهاند، آن زمان به پیشنهاد استادی مهربان با آثار معماری آشنا شدم به نام «تادائو آندو» (Tadao Ando) که با وجود خلق آثاری جهانی، کمتر از سایر معماران از او و کارهایش یاد میشود. «مردی که آسمان را قاب میکند.»
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
پروژهی من با موفقیت به اتمام رسید و مورد تایید اساتید قرار گرفت اما اندیشهام هیچگاه آرام نیافت، همیشه برایم سوال بود که چرا باید آسمان را با وسعتی چنین بیکران در قابی محدود کرد. این روزها که خلوت اتاقم را به هرچه باید و نباید ترجیح میدهم، تازه میفهمم که چرا آن مرد آسمان را قاب میکرد. شاید برای آنانی که این روزها چون من از آسمانشان دور افتادهاند. در این برنامه «کوچه رندان» کمی از او میگویم تا یادی کرده باشم از معماری که کمتر یادش میشود.
«تادائو آندو» در سال 1941 در شهر اوزاکای ژاپن متولد شد. آندو معماری خودآموخته بود و بر خلاف بیشتر معماران تحصیلات دانشگاهی در زمینه معماری نداشت و تنها با مطالعه کتابها و کارهای معمارانی چون: لوکوربوزیه، آلوار آلتو، لوئی کان و فرانک لوید رایت، اصول معماری را آموخت. اما پیش از آنکه با جدیت به معماری روی آورد مدتی در یک کارگاه نجاری به ساخت مدلهای چوبی از جمله مدلهای کشتی و هواپیما پرداخت و مدتی نیز بوکسور بود.
آندو معماری خودآموخته بود و بر خلاف بیشتر معماران تحصیلات دانشگاهی در زمینه معماری نداشت و تنها با مطالعه کتاها و کارهای معمارانی چون: لوکوربوزیه، آلوار آلتو، لوئی کان و فرانک لوید رایت، اصول معماری را آموخت
تادائو آندو در سال 1970 کارگاه شخصی خود را تاسیس کرد و تاکنون بیش از یکصد و پنجاه پروژه معماری را طراحی کرده است که البته بیشتر آنها در ژاپن و بهطور متمرکز در زادگاه خود یعنی اوزاکا قرار دارند. مصالح معماری آندو، بتن کامپوز «بتن عریان، خام»، چوب رنگ نشده، خورشید، آسمان، سایه و آب است یا به عبارت بهتر، فضا. تاکید او بر این نکته است که استفادهکنندگان از بنا باید طبیعت را تجربه و احساس کنند و اینها همه ریشه در سنت منطقهای زیستگاه او «کانزایی» دارد.
عناصر اصلی و متناقص معماری آندو عبارتند از نظم، مردم و احساسات انسانی. او در معماری خود، به گونهای متضاد آنها را با هم ارتباط میدهد و میان آنها تفاهمی ایجاد میکند، فرم در برابر فرم، فضای داخل در برابر خارج و طبیعت در برابر هندسه. این مسئله را در شخصیت خود او نیز میتوان مشاهده کرد، قدرت و منطق مردانه از یک سو و مهربانی و احساسات زنانه از سوی دیگر که در وجود او به تفاهم رسیدهاند.
تادائو آندو را نیز میتوان یکی از پیروان مکتب ارگانیک نامید. مکتبی که کسانی مثل فرانک لوئید رایت و سانتیاگو کالاتراوا نیز هر کدام به نوعی پیرو فلسفه آن بودهاند، اما آنچه که تادائو آندو را از آنها جدا میکند نگرش شرقی و مبانی نظری اوست و احترام به انسان و طبیعت پیرامونش.
آندو مخاطب خود را با گذراندن از دیوارهای منحنی شکل و بلند به حوض بزرگی میرساند که راه ورود به اتاق اصلی از دل آن میگذرد. مقصد آخر اتاقی مربع شکل با ستونهای چوبی و قرمز رنگ است.
این روند و مسیر حرکت را میتوان به شیوهای دیگر نیز بررسی کرد: تادائو آندو، انسان تنها را پس از گذراندن از احساسات شخصی «دیوارهایی منحنی» به عقلانیت « اتاق مربع قرمز رنگ» میرساند، عقلانیتی که در سایه تفکر شرقی پیریزی میشود. مسیری که از دل طبیعت شرقی یعنی خاک «در کف زمین» باد «بین دیوارها» آب «حوض وسط» و نور «دریچهای در تالار اصلی» میگذرد.
آندو با آموزههای شرقی خود تعریفی دوباره از انسان، طبیعت و معماری را در دنیای مدرن و صنعتی نشان میدهد.
تادائو آندو آسمان قابشده، نور و سایه ایجاد میکند و به شخص القا میکند تا از معنای طبیعت بپرسد و به او کمک میکند تا عناصر ترکیبی فضا را درک کند. از مهمترین آثار او میتوان به «نمازخانه کوه روکو، کلیسای روی آب، کلیسای نور، معبد آب، مجتمع تجاری تایمز، پروژه ناکانو شیما و موزه نائو شیما» اشاره کرد. او در سالهای 1987 تا 1990 به عنوان استاد دانشگاههای آمریکا، کلمبیا و هاروارد مشغول به تدریس بوده است .
تادائو آندو معماری که میگفت: «میخواهم بناهای قوی و در عین حال آرامی بیافرینم که صدای آفرینندهشان را بتوان شنید» این روزها صدایش در آسمان به قاب کشیده شدهی آثارش طنینانداز است.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»