سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
خیلی زمانها بیش میآید که بیدلیل احساس خستگی و کم انرژی بودن میکنیم و حوصلهمان از همهچیز حتا از خودمان هم سر میرود. در این زمانها بهتر است اگر احساس سرخوشی ندارید، سرمنشا خستگیها و بیحوصلگیهای خود را دریابید. برای اینکار در وهلهی نخست، رویکرد و نگاه خود را شناخته و در راستای تغییر آن اقدام کنید.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
پس از آن الگوهای عملی خود را که با توجه به تغییر نگرشتان آمادهی تحولاند، زیرورو کنید. کاری که بسیار مشکل اما امکانپذیر است. در این برنامه با فروریختن دیوارهایی که با خود، بیحوصلگی و دلتنگی به همراه میآورند، به جستوجوی راههایی میرویم تا جهانی شادابتر بنا کنیم.
بهراستی چهکسی گفته که باید مانند دیگران باشید؟ چهکسی گفته که دیگران باید مانند شما باشند؟ نه، آنکار را بکنید و نه اینکار را، بلکه به دیگران احترام بگذارید اما مانند خودتان باشید، از کلیشههای دیکتهشده بیرون آیید، اصول و حدود تعریفشده و قانونمند را مراعات کنید تا اینکه به هیچکسی اجازه ندهید که به حیطهی شخصیتی شما تعرض کند:
1. برای خودتان زندگی کنید و با معیارهای خود دمخور باشید و از اینکه براساس خودخواهیها و تنگنظریهای دیگران حتا مورد قرارگیرید، ناراحت نباشید.
2. دیوارهای خستگی و فرمایشی و مایوسکننده را بشکنید، حتا اگر لازم شد خودتان را نیز بشکنید و از نو بسازید. طوری خود را بسازید که هم دوست داشته شوید و هم دوست بدارید، هم محترم باشید و هم محترمانه با دیگران رفتار کنید، خستگیهای وجودتان را به در کنید و راه شادمانهزیستن را برگزینید.
3. در راه شادمانی، از به حقارتکشیدن خود بهدر آیید و از گلهمندیهای کوچک و کماهمیت صرفنظر کنید. سعیکنید هرگز چیزهای کوچک و پیشپاافتاده را نبینید. بهویژه در برابر کسانی که از پرواز چیزی نمیدانند اما اینطور وانمود میکنند که استاد پروازند، نه کم بیاورید و نه اوج بگیرید، زیرا «برای آنان که از پرواز چیزی نمیدانند، هرچه بیشتر اوج بگیری، کوچکتری.»
بدون کمترین دغدغه و دلواپسی، شادمانی را بخشی از زندگی خود کنید، هرچند غم و اندوه نیز جزیی از زندگیست اما به آن بهای کمتری بدهید. به گریه و زاری، دلگرفتگی، سوگ و غصه اجازه ندهید بیش از سهم خود، شما را دربرگیرد چرا که شادی، هستهی مرکزی زندگی و غم و اندوه، یکی از هالههای پیرامونی آن است.
4. به هرچیزی که وسیلهی آرامش است، بیشتر بها دهید و آنچه که شما را میآزارد را، یا درست کنید یا از خود دورسازید. اگر کارتان آزارتان میدهد، آگاهانه و با درایت، درصدد یافتن کار مورد علاقهتان باشید. اگر دوستتان سبب رنجتان میشود، قاطع و باشهامت از او دست بکشید و درپی یافتن دوستانی دیگر باشید، دوستانی که راحتتر و عمیقتر همدیگر را درککرده و به هم صمیمانه و روراست احترام میگذارند. اگر همسایهتان شما را میآزارد، تمامی ارتباطاتتان را با او قطع کنید، هرکس هرطور که میخواهد، فکر کند. همیشه و در همهجا اصل، خودتان هستید. در بازی زندگی، آنکس که نقش اصلی را بازی میکند، خودتان هستید نه هیچکس دیگر، پس به هیچکس اجازه ندهید زندگیتان را به روزمرگی، تکرار و پوچی بکشاند.
5. هرلحظه از زندگی، بهقدری ارزشمند و گرانبهاست که اگر حتا جانت را برایش بدهی، بازهم کم است و همین است که در اوج ایثار و اقتدار و دگردوستی به این نتیجه میرسی که:
آنقدر زیباست این بیبازگشت کز برایش میتوان از جان گذشت
6. هرچه بیشتر شادباشی، درنتیجه بیشتر به زندگی دلبستگی خواهی داشت. آیا تا بهحال فکر کردهاید که چرا اینقدر زندگیتان را دوستدارید؟ زیرا زیباست، پس دوستش بدارید اما مواظب باشید که بهخاطرش، به پیشپاافتادگی کشیده نشوید.
7.بابت مشکلات و خطاهاییکه مرتکب میشوید، نه بترسید و نه کم بیاورید. خطا جزیی از زندگیست اما تداوم و تکرار آن، خانمانبرانداز و فاجعهانگیز است.
8. از تکانشهای زندگی و چالشهای آن غافل نشوید، زیرا عشق به زندگی و زیستن، در گرو هیجانات آن است. مخاطرات زندگی، از لذت و دلچسبی خاص خود برخوردار است. زندگی پرهیجان، بهگونهایست که هرروز، هزاربار به پایان میرسی و باز از نو شروع میکنی. در زندگی پرچالش، ارزش سرخوشی و عشق، از نوعی دیگر است. هر لحظه ویژگیها، شادیها و غمهای خاص خود را دارد. و اما ببینیم تفاوت افراد شاد و سرخوش، با افراد دلگرفته و غمگین در چیست؟
این تفاوت در این است که افراد سرخوش جهان را بهگونهای متفاوت و بازاندیشانه نگاه میکنند، اینگونه افراد خود را بدهکار دنیا میدانند، نه طلبکار از هرکس و هرچیز. آنها خود و دنیا را ارزشمند دانسته و دوست میدارند. از توان تاثیرگذاری خوبی بر حوادث پیرامون خود برخوردارند. بر خود مسلطاند و در مواقع ضروری و اجتنابناپذیر، نهتنها افراد نزدیک را، که دنیا را به مبارزه میطلبند. از اعتمادبهنفس و تعهد نسبت به خود و دیگران برخوردارند.
آنها چیزی بهنام «شکست» را نپذیرفته و معتقدند که هر رویدادی، نتیجهی یکسری فعالیتها است که اگر به نتایج مورد نظر بیانجامد، «موفقیت» و در غیر اینصورت «شکست» نامیده میشود. بنابراین، زمانی که بتوانید درست بیاندیشید، میتوانید الگوهایتان، باورهایتان و سپس رفتار و عمل کردتان را دچار تغییر و تحول سازید و آنگاه که توانستید چنین کنید، قادر خواهید بود که همهی زندگیتان را تغییر دهید.
اگر کسی بتواند باورهایش را بهدرستی سازماندهی کند، بهراحتی به خودکنترلی رسیده و درنتیجه، مطابق میل خود، به تقویت نقاط قوتاش پرداخته و درنهایت، قدرتمندانه عشق میورزد، عمیقن شاد است و آگاهانه دوستمیدارد.
منبع
مجله شادکامی و موفقیت
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»