این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
موضوع دانشگاه آزاد و وقف اموال 250 هزار میلیاردی آن از حدود سه سال قبل به یکی از مهمترین سوژههای خبری کشور تبدیل شده بود. این موضوع در کش و قوس حرکت اصلاحی شورای عالی انقلاب فرهنگی از یک سو و تلاش هیت امنای دانشگاه آزاد برای حفظ وضعیت موجودش از سوی دیگر در حالی به یکی از مهمترین موضوعات کشور تبدیل شد که روز تصویب طرح جنجالی آن در مجلس، یکشنبه سیاه نام گرفت.
براساس مصوبه مجلس که هیت رییسه مجلس از طرف کمیسیون اصل 90 در تصویب آن مقصر شناخته شد، اموال عمومی دانشگاه آزاد به بهانه وقف، تبدیل به اموال خصوصی میشد و رنگ قانونی میگرفت. این مصوبه البته با مقاومت اکثریت نمایندگان انقلابی پس از دو روز، خنثی و همین موضوع باعث شد تا هیت امنای دانشگاه آزاد به یکباره اعلام کند اموال دانشگاه را وقف کرده و صیغه آن را هم جاری کرده است.
در برابر این اقدام، شورای عالی انقلاب فرهنگی بر مصوبه قانونی خود اصرار ورزید و تا یک قدمی تغییر رییس دانشگاه آزاد پیش رفت. بحث ناتمام میان هیت امنا و شورای عالی انقلاب فرهنگی کار را به آنجا رساند که رهبری انقلاب مجبور به مداخله و تعیین یک هیت کارشناسی فقهی توسط قوه قضاییه برای بررسی موضوع شد. هیت کارشناسی مربوطه نیز پس از بررسی موضوع به این نتیجه رسید وقف دانشگاه آزاد، غیرشرعی و غیرقانونی است و از طرف دیگر هم اعلام کرد اصلاحیه شورای عالی انقلاب فرهنگی در ماده 5 و 10 اشکالاتی دارد که باید تغییر کند. هفته گذشته، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی موارد اصلاحی را اعلام کرد و اکنون هیت موسس این دانشگاه دو هفته فرصت دارد تا افراد پیشنهادی خود را برای عضویت در هیت امنا معرفی کند.
در این بین، هفتهنامه 9 دی که پیگیر این موضوع بود و قصد داشت در مصاحبه با برخی از اعضای موثر در هیت امنا، این موضوع را پیگیری کند به سندی دست یافت که مشروح مذاکرات یکی از جلسات هیت امنای دانشگاه آزاد را نشان میدهد. اهمیت این سند از آن روست که با مرور آن میتوان به ریشه بسیاری از مواضع اتخاذ شده و یا سکوت برخی از خواص در حوادث اخیر رسید.
در ادامه، ابتدا خلاصهای از این جلسه و سپس به دلیل اهمیت مطالب طرح شده، عین مذاکرات طرح شده آورده میشود:
هیت امنای سابق دانشگاه آزاد در جلسه تاریخ 7 اسفند 87 در خصوص موضوع وقف اموال دانشگاه آزاد و تغییر اساسنامه آن تشکیل جلسه میدهد. در این جلسه، هاشمی رفسنجانی ابتدا در خصوص ارسال اساسنامه پیشنهادی در دست بررسی خودشان به شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین ارسال کامل یا ناقص آن برای مقام معظم رهبری، از اعضا نظرخواهی میکند و هریک از اعضا نظر خود را عنوان میکنند. میرحسین موسوی در بین حاضرین بیش از دیگران نگران موضوع وقف دانشگاه آزاد است، برای همین پیشنهاد میکند وقف اموال، در اساسنامه نیاید، بلکه اول وقف شود و بعدن اساسنامه پیشنهادی برای رهبری ارسال شود تا وی در برابر عمل انجام شده قرار گیرد. برخی از اعضا در مذاکرات خود از این که سازمان اوقاف بتواند نسبت به این وقف، اشرافی پیدا کند احساس نگرانی میکنند و حتا یکی از اعضا خطاب به هاشمی میگوید: «شما باید با آقا صحبت کنید حتمن تولیت دانشگاه آزاد مثل خیلی چیزهای کوچکتر از این، زیر نظر ولی فقیه باشد و نفرات آن را هم مجمع تشخیص مصلحت و شورای نگهبان و… یعنی افراد هیت موسس را هم ولی فقیه زمان مشخص کنند، در این صورت از شمول کار هم بیرون میاد.» به مذاکرات توجه فرمایید:
در این بین هاشمی پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود (در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای موسس در یک زمان، ولی فقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود) رد کرده و میگوید: «ولی فقیه خوب است، ولی اشکالش این است که بعدن اگر نظام ما ولی فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولی فقیه، ممکن است نظام ما ولی فقیه نداشته باشد… تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
هاشمی: «نه من با این موافق نیستم، اگر بدهیم به اختیار ولایت فقیه، خیلی آسان مثل بقیه جاها در مسیرهایی میافتد که نمیخواهیم. مثل بنیاد مستضعفان و تبصره 82 میشود؛ آنها هم اموالشان کمتر از دانشگاه آزاد نیست. آن وقت آدم نمیداند چه اتفاقی ممکن است بیفتد.»
میرحسین موسوی: «بله میتوانیم با این قید بیاوریم که وقف با هیت موسسان خواهد بود و هرکدام از ما هم هرزمان فوت کردیم، چه کسی جایگزین شود و حتا نفرات بعد از آن را هم میتوانیم مشخص کنیم.»
هاشمی: «بله من هم میگویم همین طور تغییر کند. چون وقتی برود زیر نظر رهبری، رهبری یک سری ملاحظاتی دارند که معلوم نیست در دانشگاهها بتوانیم آن را اعمال کنیم. مثل اینکه چه کسی را نصب بکنیم و چه کسی را نصب نکنیم. اصلن مسوولیت لوث میشود.»
جاسبی: «من هم موافق آقای هاشمی هستم… ما قبل از اینکه وقف کنیم، بدهیم آقای خامنهای نگاه کنند، نظر بدهند و آنجاهایی که ما نظر داریم، ایشان تایید بکنند که مثلن بعدن شورای عالی دبه در نیاورند و دستکاری نکنند. بعد اینجا بیاوریدش و صیغه را بخوانیم و صلوات بفرستیم تا دیگر آنها نتوانند آن قسمت را دست بزنند، چون با آن نیتی که واقف، وقف میکند، هیچکس نمیتواند دستکاری کند.»
هاشمی: «من هنوز نگران این هستم که حتا با این فرض، اینها در اساسنامهای که اصلاح میکنند، بندی را بگنجانند که به نحوی دست اوقاف را به یک جای آن بند کنند تا یک شری درست کنند.»
هاشمی سپس ادامه میدهد: «در اساسنامه و وقفنامه بیاوریم این اعضای هیت موسس که موجودند تا زمانی که هستند، خوب است و کسی نمیتواند عزلشان کند و برای جایگزینی اینها هیت موسس، خودش باید افرادی را انتخاب کند و بعد از ما هم همینطور باشد. چون ما افرادی را معرفی میکنیم که قبولشان داریم. یعنی همیشه، هیت موسس برای جایگزینی افراد، خودش تصمیم میگیرد که بنابراین تولیت آن یک تولیت ممتد و براساس تفکر همین جمع خواهد بود… یعنی باید راه ورود را ببندیم.»
موسوی: «باید به جای اعضای هیت موسس در اساسنامه، نام این 9 نفر را با عنوان بیاوریم که اینها وقف کنندگان هستند تا اگر موسس تغییر کرد، وقف برنگردد.»
در این بین هاشمی پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود (در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای موسس در یک زمان، ولی فقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود) رد کرده و میگوید: «ولی فقیه خوب است، ولی اشکالش این است که بعدن اگر نظام ما ولی فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولی فقیه، ممکن است نظام ما ولی فقیه نداشته باشد… تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
یکی از اعضا میگوید: «پس مرجعیت شیعه را جایگزین کنیم.»
هاشمی: «نخیر، همان که گفتم… برای اینکه دستمان بسته نباشد، عناوین کلی مثل آموزش، تحقیق، توسعه کشور، توسعه علم را در وقف نامه بیاورید که بعدن متولی وقف، مصادیق آن را تشخیص میدهد. عناوینی بگویید که همه چیز را شامل بشود.»
هاشمی در پایان در حالی که در ابتدای جلسه اعلام کرده بود در دیدار خصوصی با رهبر انقلاب، ایشان به هاشمی فرمودهاند شورای عالی انقلاب فرهنگی در جریان جلسه فوق قرار گیرد، بدون توجه به آن توصیه میگوید: «ما خبر این جلسه را نباید منتشر کنیم چون من به آقای خامنهای گفتهام ما در این جلسه میخواهیم تصمیماتی بگیریم و بعد آن را به شورای عالی انقلاب فرهنگی بدهیم. اگر خبر این جلسه را منتشر کنیم و مصوبات را به شورا ندهیم، خوب نیست، بنابراین خبر این جلسه را ندهید.»
اکنون چند سوال جدی مطرح است که آقای هاشمی به عنوان رییس مجلس خبرگان باید به آنها پاسخ دهد:
در قسمتی از این جلسه هاشمی میگوید برای این که دستمان در وقف اموال دانشگاه، باز باشد، باید از عناوین کلی مثل آموزش، تحقیق و توسعه کشور در وقف نامه استفاده کنیم. دقت کنید این دقیقن همان کاری است که در طرح برخی از نمایندگان وابسته به دانشگاه آزاد در مجلس صورت گرفت و مشهور شد به مصوبه یکشنبه سیاه. بنابراین بر خلاف آنچه طراحان مصوبه یکشنبه سیاه ادعا میکردند، این طرح از ابتدا برای نجات دانشگاه آزاد بوده است.
اما مهمترین نکته در این مذاکرات این است که هاشمی رفسنجانی در حالی که در راس مجلس خبرگان قرار دارد و باید مدافع اصلی اصل ولایت فقیه باشد، چگونه احتمال میدهد شاید روزی نظام ما ولی فقیه نداشته باشد؟ آیا اساسن نظام، بدون ولایت فقیه، اسلامی و مشروع خواهد بود؟ چگونه است هاشمی رفسنجانی دانشگاه آزاد را همیشگی میداند ولی ولایت فقیه را نه؟ کدام نظام مدنظر هاشمی است که ولی فقیه ندارد؟
شاید گفته شود این ادبیات هاشمی سهولسان بوده و نه اعتقاد قلبی هاشمی؛ این احتمال، هرچند ممکن است اما با بررسی مواضع هاشمی قبل از فتنه سبز تا امروز به همگان ثابت میکند که این، سهولسان نیست بلکه نشان از تغییر نگاه هاشمی به این مقوله دارد. با این حساب باید پرسید در این صورت آیا واقعن هاشمی رفسنجانی باز هم باید بر صندلی ریاست خبرگان تکیه بزند؟ سستی در اعتقاد به ولایت فقیه چگونه با چنین جایگاهی تطابق دارد؟
در قسمتی از جلسه، هاشمی دلیل مخالفت خود با پررنگ شدن نقش رهبری در سرنوشت دانشگاه آزاد را اینگونه اعلام میکند که در این صورت، دانشگاه میآفتد در مسیری که ما نمیخواهیم، ایشان باید توضیح دهد این چه مسیری است که رهبر انقلاب میخواهد و هاشمی نمیخواهد؟ هاشمی در بخش دیگری میگوید رهبری ملاحظاتی دارند که معلوم نیست ما بتوانیم اعمال کنیم، مانند عزل و نصب روسای دانشگاهها، مگر روسای دانشگاه آزاد قرار است چه کسانی باشد که تغییر آنها غیرممکن نشان داده میشود؟ به دنبال چه افرادی هستند که مخالفت ولی فقیه را در پی خواهد داشت؟
چرا هاشمی رفسنجانی از اعضای جلسه میخواهد مشروح مذاکرات این جلسه منتشر نشود؟ خود او در ابتدا نظر رهبری را مبنی بر لزوم اطلاع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان میدارد و در پایان، بر خلاف آن دستور میدهد. چرا طراحی مشترک ایشان با آقای جاسبی و موسوی منجر به تحت فشار قرار دادن رهبری میشود؟
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»