اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه
این از غریبی خدمتگزارن این سرزمین است که بسیاری از خدمات آنها، سالها از چشمان اکثریت جامعه پنهان مانده و یا در حقیقت پنهان نگهداشته شده است. شاید خیلیها پیش از سال 1383 نمیدانستند و متاسفانه بسیاری هنوز هم ناآگاهند، که ما یکی از بزرگترین و باارزشترین گنجینههای هنر مدرن را در کشورمان داریم و شاید همین بیخبری بود که خوشبختانه سبب شد، در بلبشوی پیروزی انقلاب اسلامی، تمامی آنها از گزند دزدی و تخریب، جان سالم بدر ببرند. گویا انقلابیون، بیش از آن با هنر مدرن و پستمدرن بیگانه بودند که از وجود چنین چیزی باخبر باشند، اینجا را خوشا به حال ما.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
در حالیکه «کامران دیبا» معمار و نقاش بزرگ ایرانی در سن 75 و یا به روایتی 77 سالگی، در دیار غربت به قول خودش «مثل حیوانی زخمهایش را میلیسد تا بتواند سرپا بایستد» [1] ساختمان موزهی هنرهای معاصر که یکی از دهها اثر بینظیرش است، هنوز حافظ شمار فراوانی از شاهکارهای هنر جهان است. هرچه «محمدرضا پهلوی» به فامیلش اجازه ورود به قدرت را داده بود، «فرح دیبا» از این نظر پاکدامن بود. شاید بزرگترین استفادهای را که «کامران دیبا» از این نسبت فامیلی کرد، فراهم آوردن زمینه خدمت بیشترش به معماری و هنر ایران زمین بود، که ملکهی آن روز ایران، الحق از بزرگترین مدافعان و گسترشدهندگان به آن بود. «دیبا» طرحها و پروژهای معماری فراوانی را در کشور بنا نهاد، از ساختمانهای دانشگاه «جندیشاپور»، «فرهنگسرای نیاوران» و «فرهنگسرای شفق» تهران گرفته تا پروژهی نیمهتمام «شهرجدید شوشتر»، اما شاید هیچکدام مانند ساختمان «موزهی هنرهای معاصر» تهران، شناختهشده نباشند.
«موزهی هنرهای معاصر» در سال ۱۳۵۶ خورشیدی به کوشش و ابتکار «فرح پهلوی» در گوشه غربی «پارک لاله» و در زمینی به مساحت ۲۰۰۰ متر مربع بنا شد
«موزهی هنرهای معاصر» در سال ۱۳۵۶ خورشیدی به کوشش و ابتکار «فرح پهلوی» در گوشه غربی «پارک لاله» و در زمینی به مساحت ۲۰۰۰ متر مربع بنا شد. هشتی، چهارسو و گذرگاهها از جمله عناصر چشمنواز این مجموعه بدیع بهشمار میروند. همچنین تاثیر بادگیرهای یزد بر معماری مجموعه واضح است. «دیبا» بر خلاف رسم دیگر معماران تحصیلکردهی غرب در آن زمان، به شدت به تلفیق هنر و معماری کلاسیک شرقی و معماری و هنرمدرن غرب، ایمان داشت و این آشکارا در تمامی کارهای او دیده میشوند. به گفتهی خود «دیبا»، او برای طراحی بنای این موزه، از موزه «گاگنهایم نیویورک»، موزه «هنرمدرن نیویورک»، آثار «فرانک للویدرایت» و معماری خانههای کاهگلی مناطقکویری ایران و بادگیرهای شهرهای یزد و کاشان الهام گرفته است. هشت نگارخانه موزه که با اختلاف سطحی بینظیر نسبت به هم بنا شدهاند، بیننده را در مسیری چرخشی گرداگرد فضای اصلی موزه میگردانند، این مسیر به گونهای طراحی شده است که انتهای هشتمین و آخرین نگارخانه به هشتی یا همان نگارخانه اول بازمیگردد. در دل هشتی موزه اثری از هنرمند ژاپنی، «نوریوکی هاراگوچی» قرار دارد که از روغن و پولاد ساخته شده است. در میانه یکی از گذرگاهها اثری از «هنری مور» قرار دارد و فضای سبز اطراف موزه به نام «باغ تندیس» آثار حجمی هنرمندانی نظیر «پرویز تناولی»، «هنری مور» و «آلبرتو جاکومتی» قرار دارد.
در گنجینه دایمی موزه بیش از ۳۰۰۰ اثر ارزش مند و یگانه از نخبگان هنرهای تجسمی ایران و جهان نگهداری میشود. در میان این آثار کارهایی از برجستهترین نقاشان و مجسمهسازان کلاسیک، مدرن و پستمدرن غرب وجود دارند که میتوان به نامهایی چون «پیکاسو»، «شاگال»، «کاندینسکی»، «اندی وارهول»، «مارسل دوشان»، «خوان میرو» و «سالوادور دالی» اشاره کرد. این گنجینه در واقع از غنیترین کلکسیونهای دنیا بوده و از نظر هنر آمریکایی بعد از جنگ، در تمام آسیا و ژاپن و حتا در مقایسه با اروپا و غرب آمریکا کمنظیر است، که پس از انقلاب به دلیل فضای فرهنگی و سیاسی غربستیزانه حاکم بر ایران و بیمیلی به هنر مدرن، سالها در انبار موزه هنرهای معاصر ماند و در معرض دید شیفتگان هنر مدرن قرار نگرفت. نمایش این آثار پس از سالها به مدد «علیرضا سمیعآذر» مدیر سابق موزه صورت گرفت که با استقبال فراوان مشتاقان هنر روبهرو شد.
1- از کتاب «باغی میان دو خیابان، چهار هزار روز از زندگی کامران دیبا» نوشتهی «رضا دانشور»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»