مطلب وارده/ سلیمانیه عراق/ رادیو کوچه
در این چند روز سیر حوادث کردستان را اگر کسی دنبال کرده باشد، مشخص است که بحرانی سیاسی دامنگیر کردستان عراق شده است.
روز 29 ژانویه حزب گوران – تغییر – در بیانیهای، خواستار ابطال کابینه برهم صالح و رای گیری مجدد برای ریاست اقلیم کردستان شد زیرا نوشیروان مصطفی امین و بسیاری از کارشناسان تاریخ سیاسی معتقدند که در انتخابات ریاست اقلیم هم بارزانی تقلب کرده است و هم قانون را تغییر داده که بیش از 2 دوره بر آن کرسی تکیه بزند که البته بارزانی در گفتوگویی، اعلام کرد «من با کودتا به قدرت تکیه نزدهام و با کودتا هم نمیروم و هرچه مردم بخواهد همان است».
در همان روزها گروه تروریستی پژاک، علیه دستگیری و اعدام یکی از ماموران مسلح خود، در اربیل تظاهراتی انجام دادند و برخلاف قوانین دیپلماسی و حسن همجواری، که حکومت اقلیم مدعی رعایت آن است، به این گروه اجازه داده شد که آزادانه علیه کنسولگری جمهوری اسلامی ایران، اهانتها روا بدارند و سنگ پرتاب کنند و … در حالی که همیشه بارزانیها – مسعود، نچیروان و مسرور- مدعیاند که این گروه در خاک کردستان نیستند و آنها حمایتی از این گروههای تروریستی نمیکنند اما کارشناسان سیاسی و امنیتی، بر این باورند که بنا به روابط کهن اقلیم و حکومت اسراییل، این گروه مسلح در خاک کردستان حضور دارند و مورد حمایت بارزانی و حزب وی میباشند و حتا هوشیار زیباری بر این باور است که این گروه، تروریستی است.
با جمعآوری اکثر آرا کارشناسان، میتوان به این نتیجه رسید که حکومت اقلیم و به وِیژه حزب پارتی دمکرات کردستان، سیاستی دوگانه دارد. و یکی از محققان برجسته تاریخ سیاسی عراق در آمریکا، اظهار میدارد که «من فکر میکنم بارزانی و حکومت اقلیم، در تلاش است تا هم از آمریکا حمایت مالی و نظامی بیشتری کسب کند و هم این که به ایالات متحده، اثبات کند که نیروی مستعد برای مواجهه احتمالی با ایران است، و آمریکا هم طبعن از هر اهرمی، برای مقابله و اعلام فسار بر ایران استفاده میکند، و نیروهای کرد به منفوری مجاهدین خلق نیست، بنابراین فعلن از نیروهای اقلیم میتواند استفاده کند. اما در این چند روز من متوجه شدم که بسیاری از وب سایت های تحت کنترل بارزانی ها، به انتشار اطلاعات گمراهکننده در بسیاری از مسایل دارند و تلاش میکنند که دیگران را فساد گسترده در میان مقامات، سرزنش کنند و خود را فارغ از عیبی میبینند «دکتر کمال میراودلی، یکی از چهرههای سیاسی، میگوید که دیگر قدرت و ابهت و سلطه خانواده و عشیره قدرت مسلط بر اقلیم، رو به افول است، و عمر سید علی– عضو جداشده دفتر سیاسی حزب اتحادیه میهنی– اظهار کرد که سرنوشت رهبری اقلیم، چیزی بهتر از مبارک و بن علی نیست.»
بارزانی در گفتوگویی، اعلام کرد «من با کودتا به قدرت تکیه نزدهام و با کودتا هم نمیروم و هرچه مردم بخواهد همان است».
یکی از خبرنگاران وابسته به پاراستن حزب پارتی، در نوشتهای اظهار داشته است که در همان روز صلاحالدین بهاالدین از یکگرتوی اسلامی در تهران بوده است و آنها حامی گوران– تغییر – بودهاند و گروهی هم – حتا خود مسعود بارزانی– بر این باور بودند که سپاه پاسداران اسلامی و قرارگاه رمضان و قدس و … حامی تظاهراتکنندگان بودهاند، اما این عقیده بیسبب و علت، مورد استهزا و ریشخند معترضان در سراسر کردستان قرار گرفت و آن را نوعی فرار به جلو نامیدند.
در واقع امر، حزب گوران و هواداران نسل جوانش این تظاهرات را تهیه و تدارک دیده بودند که شاید فروپاشی مصر و تونس و ناآرامیهای لیبی و بحرین و … مشوق اساسی بوده است. حزب طالبانی به بارزانی کمک کرد که آبروی رفته را ترمیم کند، زیرا تظاهراتکنندگان به شاخه 4 حزب پارتی دمکرات کردستان عراق در سلیمانیه، به نشانه سمبل بارزانی و پارتی، سنگپرانی کردند و نارضایتی خود را علیه ناکارآمدی ریاست اقلیم و سواستفاده قدرت ابراز داشتند و این مکان هم – که به اداره امنیت 4 مشهور است- به سوی مردم بیپناه و مسالمتجو، تیراندازی کردند که این امر وجاهت و اعتباری اگر مانده بود، بر باد داد و دیگر جنجال رسانهای و تبلیغات مقدسسازی، فایدهای ندارد و لااقل نمیتوان افکار عمومی را راضی کرد.
بعد از روز خونین 17 فوریه، والدین جوانان ترور شده چشم انتظار عذرخواهی ریاست اقلیم بودند که فرمان شلیک از طرف او صادر شده است اما چه بسیارند مردمانی که معتقدند او در اوج غرور و توهم خودبزرگبینی است، هیوا احمد مسوول شاخه 4 حزب پارتی در مصاحبهای با ئاوینه ( آئینه)، منکر هر تیراندازی و ترور تظاهراتکنندگان است و میگوید که شب قبل توسط مردم هوادار به ما خبر رسیده بود که تظاهراتکنندگان قصد تصرف مکان ما و کشتن کادرهای ما را دارند و ما هم احتیاط نمودیم. و وقتی خبرنگار میگوید که نوار ویدئویی تیراندازی از پشت بام ساختمان به مردم و دستگیری معترضان در همه سایتها اینترنتی منتشر شده است، میگوید: «من که فیلم را ندیدهام و به سر بارزانی سوگند میخورم که اطلاعی ندارم. گرچه سیانان هم در گزارش خود اعلام کرد که در 4 روز، 36 نفر از نیروهای نظامی و امنیتی زخمی شدهاند و حتا در حلبچه بک نفر پلیس کشته شده است. ده ها نفر در جلوی شاخه 4 حزب پارتی تظاهرات مسالمتآمیز داشتند اما نگهبانان حزب، با گلوله به مردمان شلیک کرد و 57 نفر زخمی و 2 کشته برجای گذاشت. سخنان او در حالی اعلام شد که رسانهها برای آرام کردن افکار عمومی و شاید خشم تظاهراتکنندگان، گفتند که حزب پارتی حکم اخراج مسوول شاخه 4 پارتی را صادر کرد و به جای فریدون جوانمردی را منصوب کردند و چند ساعت قبل هم، کل رسانههای داخلی اعلام کردند که حزب پارتی، ساختمان شاخه 4 حزب را در سلیمانیه به کلی تعطیل کرد و جوانان کرد عراقی در فیس بوک می نویسند : گل بر گلوله، پیروز شد.
یکی از مسوولان دانشگاه کردستان عراق میگوید «حزب پارتی میگوید که شاخه 4 پارتی در سلیمانیه هدف اتهامها و اسائه ادب شده است و آن را مایه تعجب دانستهاند که پارتی در سلیمانیه، نه حاکم است و نه قدرتی دارد و مسولیت فساد اداری و مالی را دارد و پارتی گناه این کار را به واقعه 2005 دهوک منسوب میکند که دفتر حزب یکگرتو آتش گرفت و یا ایران را مقصر میداند که ماجرای سفارت ایران در اربیل را تلافی کرده است و یا گوران را مقصر میداند که ضد پارتی است و یا یکیتی را متهم میکند که کمک چندانی نکرده است اما میتوان چند سوال مطرح کرد: «مگر پارتی خود را رییس حکومت اقلیم نمیداند؟ مگر سلیمانیه جزو اقلیم نیست؟ مگر یکگرتو و یا جمهوری اسلامی در اربیل و دهوک، کارهای هستند و قدرتی دارند؟ و آیا در مسایل مالی، پارتی فسادی ندارد؟ هنوز اعتراض نویسندگان و روشنفکران از بابت فروش نفت و انتقال آن به داخل خاک ایران، 100ها صفحه نوشته در سایتها دارند، پس اگر اقلیم یکی و متحد نیست، فلسفه وجودی بارزانی چیست؟ پارتی خود را صاحبرای و تفکر آسایش و امنیت و صلح میشناساند، اما سوال اساسی این است که اگر چنین میباشد، مسوول کشتار مردم بیگناه کیست؟ و لشکرکشی هنگ زرهی به سلیمانیه برای اقدام مسلحانه علیه گوران، چه معنی و مفهومی جز برادر کشی دارد؟ اگر مردم جامعه – اکثر شهرهای کردستان – امروزه روز، صلاحیت و مشروعیت رهبری بارزانی را به چالش میکشند، انگشت اتهام به این سو و آن سو دراز کردن، چه فایدهای دارد؟ این حزب که در توهمات، خود را عین کرد و کردستان میداند و هر نقدی را توهین و اهانت به کرد و کردستان میشناساند و استفاده ابزاری از مردم عوام و احساسی میکند، اما آیا نسل جوان اداره حکومتی لرزان به شیوهای مافیایی و امنیتی را میپذیرد ؟ آیا این حکومت و رهبری خودخوانده، که صرفن مداحی گروههای دیگر را میپذیرد، اعتباری برای کردهای ایران و ترکیه و سوریه دارد؟ کارشناسان امنیتی، معتقدند که بارزانی از کومله و دمکرات و پژاک در جهت اهداف خود استفاده میکند و آن ها بازیچه امنیتی ایشان است، اما امروزه روز بارزانی درباره این پرسشهای جدی چالش برانگیز، پاسخی قانع کننده دارد؟ آیا هر انتقادی کرد فروشی است، یا هر خون خلقی به ناحق ریختن؟
یکی از نویسندگان کرد، منصور جلال، در نوشته جنجالی و احساسی خود چنین اظهار میدارد «از روزی که کردها در تاریخ ، پدید آمدهاند به اندازه تاریخ تاسیس این حزب، جان آدمی، بیارزش و بها نبوده است و جز کشتن و تاراج و خون و خیانت، گویی ورقهای دیگر در تاریخ شان نیست، و به بهانههای مختلف و توطئههای ناجوانمردانه، از روز اول سیاست شان، هراساندن و کشتن فعالان و منتقدان و مخالفان در شهر و روستاهای کردستان بوده است که جای پای خود را محکم کنند. هنوز مردم کردستان ایران به یاد دارند که با سفارش ساواک، در سال 1347-1348 این حزب ، نیروهای مسلح حزب دمکرات کردستان ایران را به رگبار گلوله بست و به رژیم شاه تحویل داد و یا سال 1358 و 1359 که کردهای ایران میخواستند با حکومت مرکزی کشور خودشان، مصاحبت داشته باشند، اولین خواستهشان از مقامات جمهوری اسلامی اخراج قیاده موقت از کردستان ایران بود و یادگار جنایات برادرکشی در شنو و برادوست و نقده و پیرانشهر و سقز و … هزاران خانواده شهیدی است که به جای مانده است و یا خون صدها کردی که در حزب تازه تاسیس اتحادیه میهنی کردستان، در حکاری ریخته شد و قصابی خون بود و ادریس بارزانی گفت: «اگر نتوانیم قیام کنیم، قیام دیگران را که میتوانیم بهم بزنیم و یا 31 اوت 1996 که با کمک بعثیها سوار تانک شدند و به کردکشی پرداختند و … و تو گویی طاعونی است در کالبد کردها، اما ما مردمانی بیروح و مرده نیستیم، نسل جوان ما زنده است».
ناآرامی ها ادامه دارد و حزب مسلط بر اقلیم کردستان، از انواع اتهامها علیه حزب گوران خودداری نمیکند و امروز، شیخ جعفر شیخ مصطفی – وزیر پیشمرگه – اظهار داشته است که این حزب میخواسته که به بانکها و نهادهای دولتی، حمله کند و آنها رابه تصرف خود در آورد. رسانههای حکومت هم توجه زیادی به اتفاقها ندارند و در این 3 روز اخیر، عکس و خبر اصلی روزنامهها به مسعود بارزانی اختصاص یافته است که از ناتو جایزه ای ساده را دریافت داشته و تلاش کرد در سخنان خود در این مراسم به مقامات اروپایی اطمینان دهد که اقلیم کردستان با ریاست او میتواند منافع غرب در عراق و منطقه را تضمین نماید. از تجزیه سودان خوشحالیم، مراقب قدرت گرفتن اسلامگرایان در مصر باشید، به ما در اقلیم کمک کنید و سپس به دیدار پاپ بندیکت شانزدهم رفته است و ادعا میکنند که وی، به خاطر برخوردهای انساندوستانه و حمایتهای مردم کردستان با آورگان مسیحی و پناه دادن آن ها، از مردم کوردستان و رییس اقلیم تشکر نموده و با اشاره به نقش رییس اقلیم در زندگی مسالمتآمیز ادیان و مذاهب مختلف، گفته است که «شما سفیر گذشت و زندگی مسالمت آمیز و آشتیانه هستید و نقش شما را در این زمینه ارج مینهیم.»
در کنار عدم توجه رسانههای حکومت اقلیم، سایت های خبری و محافل سیاسی شهر و روستا، محل شنیدن آخرین رخدادهاست. فرید اسه سرد مسوول مرکز استراتژیک حزب اتحادیه میهنی کردستان اظهار میدارد که تعامل با تظاهرات، عقلانیت و دیالوگ می خواهد و نیازی به تندی و خشونت و شتاب نیست که به بحران سیاسی بیانجامد
در کنار عدم توجه رسانههای حکومت اقلیم، سایت های خبری و محافل سیاسی شهر و روستا، محل شنیدن آخرین رخدادهاست. فرید اسه سرد مسوول مرکز استراتژیک حزب اتحادیه میهنی کردستان اظهار میدارد که تعامل با تظاهرات، عقلانیت و دیالوگ می خواهد و نیازی به تندی و خشونت و شتاب نیست که به بحران سیاسی بیانجامد. می گویند فساد هست اما نحوه اقدام عملی با آن، را مشخص نمی کنند و باید واقعیات را دید و نه چشم بر همه بست . جیستی گرتلاند، دبیرکل نهاد دانشجویان و نوجوانان سوسیال دمکرات سوید هم اظهار کرده است که بیکاری و فساد، سرچشمه اصلی تظاهرات اعتراضی اقلیم است. و 220 نماینده از پارلمان ملی عراق هم خواهان بررسی و مطالعه اوضاع بحرانی کردستان شدهاند.
در حالی که تظاهرات اعتراضی روز جمعه در کردستان و شهرهای اربیل و کرکوک، در حال تدارک است، روزنامهها عکسها و پیامهای 3 نفر را منتشر میکنند (مسعود بارزانی: با کمک خداوند، آن روز نزدیک است که کردها حق تعیین سرنوشت داشته باشند، نچیروان بارزانی: پارتی به دنبال آن است که چونه به مردم کردستان و خلقاله، خدمترسانی بیشتری نماید؛ طالبانی: هم پیمانی استراتژیک دو حزب پارتی و اتحادیه میهنی، مقدس است و فراتر از هر چیزی و … ) اما در سایتهای خبری مستقل، صدها مقاله و نوشته انتقادآمیز به چشم میخورد که عناوینش گاه، هزاران بار کلیک شده است و از برابر چشمان خوانندگان کنجکاو گذشته است (قدرتمدار کور و کر، عقلانیت گلوله و باروت، ترور آشکار، اطلاعرسانی آزاد، عمر کوتاه پارتی با این خونریزی، حاکم ناشنوا، رهبری مطلق جعلی و …). اما رسانههای حزبی اظهار میدارند که برای راهپیمایی و تظاهرات روز جمعه هیچ مجوزی رسمی صادر نشده است. رسانههای عراقی امروز اعلام کردند که امروز صبح روز جمعه، طالبانی راهی کویت میشود و برخی از سایتها نوشتهاند که او در 72 ساعت اخیر 5-6 بار به جانشین خود در حزب اتحادیه میهنی کردستان تلفنی صحبت کرده است و به او خاطر نشان کرده است که مبادا در تظاهرات اعتراضی روز جمعه به تظاهرات کنندگان بپیوندد ، بلکه سعی در آرام نگهداشتن اوضاع داشته باشد. مراکز خبری احزاب اتحادیه و پارتی اعلام کردهاند که کرکوک در روز جمعه با تهدید روبهروست و ممکن است که عربها بخواهند این شهر را به تصرف خود در آورند و این در حالی است که بارزانی در ایتالیا است و جلال طالبانی هم عازم کویت اما رسانههای ملی عراق، وضع کرکوک را ناآرام توصیف کردهاند.
حزب پارتی بارزانی امروز، نمایش و شایعه جدیدی را در کردستان رواج دادهاند که نوشیروان مصطفی امین، نقش وابستههای حکومت حرس القومی سال 1963 را بازی میکند و میخواهد که به کمک عربها در کرکوک قصابی راه بیاندازند و به موجب این شایعه، حزب پارتی یک لشکر به فرماندهی محمود سنگاوی به شهر کرکوک روانه داشته است
یکی از مقامات برجسته امنیتی در سلیمانیه به خبرنگار تابناک گفت: «… اوضاع شهر اربیل/ هولیر هم کاملن امنیتی است، هر روز غروب تا ساعت 6 صبح، در هر کوچه و خبابان و میدان، تمام لشکر زرهی و پیاده نظام خود را مستقر کرده است که مبادا نه تظاهراتی شکل بگیرد و نه کسی لب به انتقاد بگشاید و در ایست بازرسیهای ورودی شهر هم به جز ساکنین شهر، کسی حق ورود به شهر را ندارد، و این شهر را به آستانه انفجار میرساند…امروزه تعطیل شدن ساختمان شاخه 4 حزب در سلیمانیه، دردی را دوا نمیکند، مشکل عقلانیت و تفکر حاکم بر این حزب است و بدین خاطر است که فعلن، حزب اتحادیه میهنی کردستان، نمیخواهد که پارتی را برنجاند، زیرا این حزب مانند باروت خیس است که هر لحظه آماده انفجار و نابودی همه است. بارزانی میخواهند که با استفاده از پژاک و پکک سیاستی را به کار ببرد که ترکیه و عراق و ایران علیه هم موضعگیری کنند و فراموش نکنیم که بارزانی از سال 1991 علیه معارضین عراقی موضعگیری کرد و برای راضی کردن دل صدام حسین و بعثیها، به ترور بسیاری از آنان پرداخت و برای همین منظور چهرهای محبوب در میان عراق مدرن معاصر نیست. او مانند رهبر اقلیم رفتار نمیکند و سیاست امروزه او سیاستی عشیرهای و مانند یک رییس عشیره است و شاید اوضاع امروزه روز خاورمیانه به او این درس را بدهد که نمیتواند مسرور– فرزندش– را جانشین خود کند، اما الان شعارها به این سو میرود که وی صلاحیت و مشروعیت رهبری را ندارد، اما این احتمال هست که اگر او احساس خطر کند این احتمال هست که با ترکیه و یا بقایای بعثی، ساخت و پاخت داشته باشد و همه اقلیم را فدای موقیعت خود بکند و در گردابی فرو ببرد».
حزب پارتی بارزانی امروز، نمایش و شایعه جدیدی را در کردستان رواج دادهاند که نوشیروان مصطفی امین، نقش وابستههای حکومت حرس القومی سال 1963 را بازی میکند و میخواهد که به کمک عربها در کرکوک قصابی راه بیاندازند و به موجب این شایعه، حزب پارتی یک لشکر به فرماندهی محمود سنگاوی به شهر کرکوک روانه داشته است و پارتی در تازهترین اتهام خود به جمهوری اسلامی، معتقد است که لشکر نظامی جمهوری اسلامی از پنجوین وارد میشود و آنها را در شهر کرکوک به میدان مبارزه میطلبد… امید است که اوضاع کردستان به زودی آرام شود و مسوولان کردستان هم با طمانینه، موهومات و تخیلات فیلمهای هالیوودی برخی از مسوولان حزبی را مورد بررسی و مداقه قرار دهند. و به جای توهمات ذهنی خود، متوجه حفظ آرامش و صلح در کردستان عراق، و فراهم کردن زمینه اصلاحات لازم و مقتضی برای مردمان آن دیار باشند.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
Godar
۹۰% ادعاهای بالا کذب محض است.