سروش/ رادیو کوچه
سیزدهم آبانماه برای ایرانیان یادآور سه حادثه بزرگ تاریخی است. وقایعی که در آینده ایران نیز بیتاثیر نبود. اولین رویداد در سال 1343 با تبعید آیتالله خمینی رهبر سیاسی و مذهبی ایران اتفاق افتاد که توسط سران رژیم پهلوی به ترکیه تبعید شد.
در سال1357 نیز دومین رویداد رقم خورد و طی آن دانشآموزان مدارس تهران با سر دادن شعار به خیابان آمدند که با برخورد شدید نیروهای امنیتی شاه سابق روبرو شد و بسیاری کشته شدند. این روز در فرهنگ رسانهای دولتی ایران روز دانشآموز نام گرفت.
سومین رویداد یک سال بعد در سیزدهم آبان سال 1358 رخ داد که طی آن سفارت آمریکا در ایران توسط برخی دانشجویان اشغال شد و بنا به گفته منابع مطلع به گروگانگیری حدود 66 نفر از اعضا و کارمندان سفارت انجامید.
تبعید آیتالله خمینی به ترکیه
روز ۲۱ مهر ماه سال ۱۳۴۳ دولت وقت ایران لایحه ی معروف کاپیتولاسیون یا همان مصونیت قضایی تبعههای امریکایی را به اصرار حسن علی منصور(نخست وزیر وقت) تصویب نمود که در طی آن تبعههای امریکایی درصورت انجام جرمی در کشور برای محاکمه بایستی که به خود آمریکا بروند و ایرانیان در این موضوع حق اعتراض ندارند.
آیتالله خمینی نیز با شنیدن تصویب این لایحه در تاریخ ۴ آبان ماه ۱۳۴۳ در مسجد اعظم قم سخنرانی کرد و این اقدام را «از دست رفتن اسلام» نامید.
آیتالله خمینی در این سخنان عنوان کرد: «…دولت عظمت ارتش ایران را لگدکوب بیگانگان کرد…» و «…و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد»
پس از ایراد این سخنان توسط آیتالله خمینی، ایشان در شب ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳ دستگیر و مستقیم با یک هواپیما به ترکیه تبعید شد.
این نخستین تبعید آیتالله خمینی در دوران محمدرضا پهلوی بود. بعدها از ترکیه به نجف در کشور عراق و سپس به روستای نوفل لوشاتو در فرانسه تبعید شد.
روز دانش آموز
صبح روز 13 آبان 1357 ه.ش دانش آموزان درحالی که مدارس را تعطیل کرده بودند روبه سوی دانشگاه نهادند تا به دانشجویانی که در تظاهرات ضد دولتی بودند بپیوندند. ماموران امنیتی رژیم وقت، دانشگاه را به محاصره خود درآورده بودند و همگی مسلح هم بودند. دانش آموزان در کناره نردهها و زمین چمن اجتماع کردهبودند و شعارهایی میدادند.
ساعت یازده صبح ماموران ابتدا چند گلوله گاز اشکآور در میان دانشآموزان و دانشجویان پرتاب کردند.
اجتماعکنندگان همچنان در جلوی دانشگاه بودند که در این هنگام تیراندازی آغاز شد. بنا به گفته منابع آگاه در این واقعه 56 تن کشته و صدها نفر مجروح شدند.
آیتالله خمینی در پیامی که به همین مناسبت از پاریس برای مردم ایران فرستاد، چنین گفت:
«عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است. ایران امروز جایگاه آزادگان است. من از این راه دورچشم امید به شما دوختهام و صدای آزادیخواهی و استقلالطلبی شما را به گوش جهانیان می رسانم»
روز سیزدهم آبان ماه به پاس یادبود کشتهشدگان سال 57 که اکثریت قریب به اتفاق آنها را دانشآموزان تشکیل میدادند از سوی جمهوری اسلامی روز «دانش آموز» نام نهادند.
اشغال سفارت آمریکا
صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸، تعدادی از دانشجویان دانشگاههای تهران (دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه پلی تکنیک ، دانشگاه ملی و دانشگاه تهران)گرد هم آمدند تا در یک حرکت هماهنگ به سوی ساختمان سفارت آمریکا در تهران حرکت کنند.
عدهای باید پس از ورود به ساختمان سریعن مراجعه و گفتوگو با ارگانهای مربوطه را آغاز میکردند، برخی باید که ورود محمد موسوی خوئینیها که در آن زمان رهبر این حرکت برای رفتن به سفارت بود را تدارک میدیدند و گروهی نیز باید امر تبلیغات را بر عهده میگرفتند. دختران دانشجو نیز باید آهن برهایی که برای بریدن قفل و زنجیرهای در سفارت تهیه شدهبود را زیر چادرهایشان حمل میکردند.
ساعت ۱۰ صبح، دانشجویان با سردادن شعارهایی به طرف سفارتخانه آمریکا در تهران حرکت کردند و قفل و زنجیرهای در را با آهنبر بریدند. دانشجویان با شکستن در به راحتی به حیاط سفارت وارد شدند و درواقع قدم به حریم دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا گذاردند.
ظهر آن روز، محمد موسوی خوئینیها با دفتر آیتالله خمینی تماس میگیرد و در مذاکرهای تلفنی با احمد خمینی، وی را در جریان حرکت دانشجویان قرار میدهد و نظر آیتالله خمینی را در این باره جویا میشود.
با فرا رسیدن ظهر، دانشجویان پیرو خط امام، محمد موسویخوئینیها را نیز به میان خود آوردند. با شنیدن خبر موافقت خمینی با تصرف سفارت، جوش و خروشی دیگر در آنها پدید میآید و تماسها با نهادها و سازمانهای مربوط جهت مطلع کردن آنها آغاز شد. یکی بایدشورای انقلاب را در جریان میگذاشت و دیگری مجلس خبرگان را. استقرار دانشجویان در سفارت آمریکا در نهایت ۴۴۴ روز به طول انجامید. و در ۳۰ دی ۱۳۵۹ (برابر با ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱) با پذیرش قرارداد الجزایر از سوی دولتهای ایران و آمریکا و آزادی گروگانها پایان یافت.
منابع
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»