یحیی نظری در وب لاگ شخصی خود می نویسد: «بعضی فیلمها هر چقدر هم آثار خوب، خوش ساخت و البته مهمی باشند باز هم نمیتوانند در زمرهی فیلمهای محبوب علاقمندان سینما جای بگیرند. یک پیامبر به کارگردانی ژاک اودیار که همین چند روز پیش جایزهی بهترین فیلم جشنوارهی فیلم لندن را برنده شد برای من یکی از همین فیلمهای خوب اما دوست نداشتنی است؛ یکی از همان فیلمهای خوش ساخت اما پرحرفی که ایدههای خوبی در فیلمنامهاش وجود دارد اما کلیت داستانیاش فاقد جذابیت و کشش لازم است.
فیلم قرار است با شخصیت محوریاش پیش برود و داستان تحول مالک الجبنا (طاهر رحیم) در سالهای زندان را به تصویر بکشد اما به اندازه کافی به وی نزدیک نمیشود و به همین دلیل زمان 155 دقیقهای فیلم برای تماشاگر کمی کسل کننده میشود.
یک پیامبر اصلیترین رقیب روبان سفید در جشنواره کن بود و البته توانست جایزه ویژهی هیئت داوران را از آن خودش کند. آنطور که محمد حقیقت در تازهترین شمارهی ماهنامه فیلم نوشته اثر جناب اودیار در فرانسه حسابی گرد و خاک به پا کرده و طرفداران بسیاری خصوصاً در میان منتقدان به دست آورده. دلبستگی اودیار به رئالیسم اجتماعی و تلاش برای نمایش بیواسطهی واقعیت در جای جای فیلم مشهود است و اتفاقاً یکی از نقاط قوت فیلم به شمار میرود. نماهایی که حکم ناظر بیطرف ماجراها را دارند، نورپردازی یکنواخت و فیلمبرداری روی دست هم ابزارهایی برای رسیدن به همین هدف بودهاند. برخلاف نقدها و یادداشتهای متعددی که در تحسین بازی طاهر رحیم نوشته شده است شخصاً بازی نیلز آرستروپ در نقش سزار را درخشانتر میدانم. آرستروپ در نقش پدرخوانده یک گروه خلافکار آرامشی هراس انگیز دارد و بیش از هر چیز یادآور براندو در پدرخوانده است. حضور شبح گونهی رائب در صحنههایی از فیلم هم از ایدههای جالب و بدیع فیلم است. به نظرم یک پیامبر بین فیلمهای فرانسوی با مضامین تقریباً مشابه یک قدم عقبتر از نفرت میتو کاسوویتز قرار میگیرد.»
«محتوای این مطلب به الزام نظر رادیوکوچه نیست»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»