اکبرترشیزاد/ رادیوکوچه
بیش از دو دههی پیش، مقالهای از «عبدالکریمسروش» بهنام «صناعتوقناعت» در کتاب «تفرجصنع» به چاپ رسید که در میان شمار فراوانی از مقالات سیاسی و ایدئولوژیک ایشان گم شد و از سوی اندیشمندان بهخوبی دیده نشد و خود ایشان نیز در دامنزدن و گسترش این مبحث کوتاهی کردند و موضوعی که میشد از آن نتایج کاربردی و مفیدی گرفت، به فراموشی سپرده شد. او در آن مقاله به این مساله پرداخته بود که چه لزومی است که ما از همه دستآوردهای فناوری نوین استفاده کنیم و چه بسا بسیاری از چیزها، بدیهایش از خوبیهایش بیشتر باشد. باید از پارهای مسایل بپرهیزیم تا زندگی آسودهتر و کم تعلقتری داشته باشیم.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
و اگر بخواهم با ادبیات خود دکتر «سروش» بگویم، انسان مدرن با صنعت چه میخواهد بکند و بر این غول سرکش و سهمگین، که خالقان خود را نیز به اضطراب و جنون افکنده است، چگونه مهار میزند و چه تدبیر نوینی آورده است تا طبیعتآلایی و غفلتزایی و سنتزدایی و قناعتکشی و طمعآفرینی و نیازافزایی تکنیک را حل و منحل کند. پیشآمدها و مشکلاتی که برای نیروگاههای اتمی «ژاپن» پس از زلزلهی عظیم در این کشور بوجود آمد نشان داد که تا چه اندازه بشر نیازمند نگاهی دوباره به مقولهی پیشرفت، فنآوری و تبعات آن روی زندگی و بازنگری در روشهایی است که برای آن برگزیده است.
انسان در مسیر خود به سوی پیشرفت، به تنها چیزی که فکر نکرد تاثیری بود که فنآوری ممکن است بر زندگیاش و آینده حیات او و دیگران جانداران کرهی خاکی بگذارد. او فقط به راههایی میاندیشید که بتواند بیشتر و بیشتر تولید کند. در این مسیر، راهحلهای کوتاهتر و سریعتر به دیگر راهها ترجیح داده شدند و هیچکس به راههایی نیاندیشید که ممکن است طولانیتر باشند، اما آسیبهایی که به طبیعت میرسانند، کمتر است. قناعت ضدارزش شد و مصرف هر چه بیشتر ارزش.
انسان برای گسترش آنچه گمان میکرد که آسایش برایش به همراه خواهد آورد به انرژی نیاز داشت و هنگامیکه پس از دهها سال مصرف انرژیهای فسیلی دریافت که این انرژیها پایانپذیر و تجدیدناشدنی هستند، بهدنبال جایگزینهای دیگری برایش گشت. در اینجا نیز همچون راهحلهایی که برای کمبود آبشیرین پیدا کرده بود، به توصیهی بسیاری از دوستداران طبیعت توجهی نکرد. هنگامیکه در دههی 60 و 70 میلادی بسیاری هشدار میدادند که احداث سدهای بیشمار بر روی رودخانهها راهحل مناسبی برای حل مشکل کمبود آب نیست، کسی گوشش بدهکار نبود. اما پس از چند دهه و تاثیرات منفی که سدها بر روی اکوسیستم محیط پیرامون خود به جاگذاردند، از یک سو و خطراتی که ممکن بود در پی تخریب آنها در اثر جنگ یا زلزله برای زندگی هزاران هزار انسان بوجود آید، تازه برخی را به این فکر انداخته که در پی جایگزینهای دیگری برایش باشند.
نمونهای که ذکر شد فقط یکی از صدها مثالی است که میتوان برای تاثیرات جانبی پیشرفتهای تکنولوژیک بشر بر روی آیندهی زندگی انسان و دیگر جانداران بر روی کرهی زمین برشمرد. سوراخشدن لایهی ازن و انتشار اشعههای مضر خورشید، آلودگی اقیانوسها، دریاها و رودخانهها به وسیلهی پسماندهای کارخانجات صنعتی و کشتیها و سکوهای نفتی و تخریب جنگلها در اثر برداشت بیرویه و تاثیر آن بر گرمشدن کرهی زمین و کمبود بارندگی و ازدیاد سیلهای ویرانگر از دیگر نمونهها هستند، به این فهرست بلندبالا میشود صدها گزینهی دیگر را نیز افزود. واقعهی پیشآمده در ژاپن بار دیگر نشان داد که انتخاب راههای پاک همچون انرژی خورشیدی، بادی و دریایی ممکن است که در حال حاضر مقرون بهصرفه به نظر نرسند، اما با توجه به سلامت و سازگاری با محیطزیست، روشهای جایگزین بهتری هستند.
اگر روشهای مناسب آبیاری مانند آبیاری قطرهای در تمامی کشورهای جهان به کارگرفته شود و همچنین از اسراف آبآشامیدنی جلوگیری شود، آب شیرین موجود برای مصرف کشاورزی و خوراکی بشر کافیست و احتیاجی به احداث سدهای بیشتر نخواهد بود. در حالیکه ما همچنان در پی یافتن راهی برای تولید بیشتر موادغذایی با روشهای ژنتیکی هستیم، از یاد بردهایم که میزان موادغذایی که روزانه در کشورهای غربی دور ریخته میشود، برای سیرکردن تمامی گرسنههای کرهی زمین کافیست.
گزینهی بسیار مهم دیگری که میتوان آنرا گمشدهی بشرمدرن نامید، قناعت است. بشر باید ارزشهایی چون قناعت را از نو زنده کند
گزینهی بسیار مهم دیگری که میتوان آنرا گمشدهی بشرمدرن نامید، قناعت است. بشر باید ارزشهایی چون قناعت را از نو زنده کند. بسیاری از آنچه که انسان در جوامع توسعهیافته و در حال توسعه روزانه خریداری میکند از سطح نیاز او بالاتر است و فقط برای ارضای حس زیادهخواهی و مصرفگرایی او انجام میشود. در گنجهی بسیاری از شهروندان این کشورها میتوان به راحتی کفشها و لباسهایی را یافت که بیش از یکی دوبار استفاده نشدهاند و به زودی دور انداخته خواهند شد، چیزهایی که داشتنش آرزوی بسیاری از انسانهایی است که در کشورهای عقبنگهداشته شده زندگی میکنند. یادمان نرود که بخش زیادی از انرژیهای موجود، صرف تولید چنین چیزهایی میشود که در صورت قناعت بیشتر به میزان فراوانی کاهش خواهد یافت.
بشر در حال کندو کاو برای کشف و تولید چیزهایی است که نمونههای موجودش پاسخگوی جوامع انسانی است و این نیرو، انرژی و سرمایه میتواند در زمینههای دیگری همچون تحقیقات پزشکی هزینه شود. شاید ذکر یک مثال برای اثبات گفتهام بد نباشد که بیشتر به یک شوخی میماند تا واقعیتی تلخ. همانطور که همه میدانیم در اکثر جادههای جهان قوانین محدودیت سرعت رانندگی اجرا میشود، با دانستن این واقعیت چرا تمامی کارخانههای اتومبیلسازی جهان میلیاردها دلار هزینه میکنند تا ماشینهایی بسازند که بتوانند با سرعتهایی بیش از 200 کیلومتر در ساعت حرکت کنند. آیا این بودجه را نمیشود صرف ساخت اتومبیلهایی کرد که با انرژیهای پاک کار میکنند؟
در پایان باید گفت که انسان محتاج یک بازنگری همهجانبه در روشهای گذشتهی خود است. روشهایی که ممکن است به بهای نابودی کامل حیاتبشری و طبیعی بر روی کرهی خاکی تمام شود.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»