اکبرترشیزاد/ رادیو کوچه
یکی از ویژیگیهای شخصیتی قدیمی ما ایرانیان، قضاوتکردن است. ما به راحتی دربارهی دیگران قضاوت میکنیم و بسیاری از این آرای ما بر اساس توهمات ذهنی خودمان انجام میشود. البته وقتی نوبت به هنرمندان میرسد، این نوع نظریات ما جنبهی عمومی پیدا میکند و ما بر اساس یک شنیده، یک عکس و یا یک نقل قول ساده، ادامهی ماجرا را در ذهن خودمان شکل میدهیم و به قول معروف افسانهسرایی کرده و یک ماجرای سرتا به پا دروغ را به جای واقعیت جا زده و به خودمان حق میدهیم آنرا در جامعه گسترش دهیم.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
جالب اینجاست که اگر بعدها خلاف آنچه گفته بودیم ثابت بشود، خودمان میشویم از منتقدان درست و حسابی این شایعات و فریادمان بلند میشود، که ای بابا، عجب ملت بیاخلاقی داریمها. حکایت «رامینپرچمی» هم از همین نمونههاست، «رامینپرچمی» بازیگر 39 ساله و «محجوب گیلانی»، کارش را در میانهی دههی 70 و با بازی در فیلمهای «مسعودکیمیایی» آغاز کرد، آثاری چون «ضیافت» و «اعتراض». اما عمدهی شهرت و شاید دردسر «پرچمی» با سریال تلویزیونی «در پناهتو» آغاز شد. او در این سریال نقش یک جوان ضعیف، بزدل و منفعل را بازی میکرد که بهشدت تحتتاثیر مادرش بود و به همین علت همسر جوان خود را طلاق میداد.
او با بازی باورپذیر خود در این سریال باعث شد که مردم کوچه و بازار شخصیت واقعی او را نیز همینگونه بپندارند و در نهایت مورد نفرت بخش عظیمی از جامعه قرار بگیرد. این شایعات آنقدر در جامعه همهگیر شد، که شایع شد یکبار در خیابان، چند دخترجوان او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. به باور من، این که این موضوع چهقدر حقیقت دارد و آیا اتفاق افتاده است یا نه، آنقدرها مهم نیست، مهم این است که بیشتر شنوندگان این خبر هم، به مردم برای این رفتارشان حق میدادند و این بدان معناست که این شخصیت مجازی به آن میزان از قدرت در جامعه دست یافته، که خود حقیقی این بازیگر در این میان گم شده است.
پس از گذشت سالها و فراموشی همهی این اتفاقات، یک خبر دوباره نام «رامینپرچمی» را بر سر زبانها انداخت. این بازیگر و اکنون دیگر کارگردان و استاد دانشگاه هنر، در جریان اعتراضات مردمی 25 بهمن ماه، به جرم شرکت در تظاهرات خیابانی، بهوسیلهی وزارت اطلاعات دستگیر و اکنون در زندان اوین در حبس است. شنیدن این خبر خیلیها را تحتتاثیر قرار داد. گر چه که دستگیری یک هنرمند خبر مهمی بود اما پیش از این نیز چندین هنرمند از جمله «نوریزاد»، «پناهی»، «رسولاف» و «عطاران» بودهاند که در دوسال اخیر بهوسیلهی جمهوریاسلامی بازداشت شدهاند و مورد «رامینپرچمی» مورد تازهای نبوده است. به نظر من آن چیزی که خبر دستگیری «پرچمی» را پررنگتر کرده است، تضادی است که میان شخصیت مجازی که مردم برای این هنرمند ساخته بودند و خود واقعی او بوجود آمده است.
اکنون مردم دچار نوعی ناباوری و در پی آن عذاب وجدان شدهاند و حالا با تعریف و تمجیدهایشان از «پرچمی» سعی در جبران رفتار گذشته خود دارند. به هر حال امیدواریم که این هنرمند عزیز نیز مانند بسیاری از مردان و زنان غیور ایرانی دربند دولت جمهوریاسلامی به زودی آزاد شود و از سوی دیگر، این اتفاق تلنگری باشد بر افکار عمومی ما تا شاید به یک بازنگری در رفتارهای اجتماعی خود دست بزند. رفتاری که میتواند منجر به تخریب همیشگی شخصیت یک انسان شود.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»