اکبر ترشیزاد / رادیو کوچه
شاید باورکردنش برای خیلیها سخت باشد که این ورزش که اکنون از سوی بسیاری از مردم ایران ناشناخته است و فقط تعداد اندکی از ثروتمندان قادر به انجامش هستند، روزگاری ورزشملی ما ایرانیان بوده و حتا یکی از دلایل ساخت میدان زیبا و تاریخی «نقشجهان» در اصفهان نیز اجرا و تماشای این بازی توسط «شاهعباسصفوی» بوده است. بله چوگان این ورزش مهجور کنونی، یکی از ورزشها و بازیهای کهن و آیینی سرزمین ایران است.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران و تاریخدانان، ریشهی بازی چوگان به قبایل ایرانی در زمان سلطنت «هخامنشیان» بازمیگردد، که نشانههای آشکارتر آنرا میتوان در ادبیات ایرانزمین یافت. «فردوسی» شاعر بلندآوازهی ایران در شاهنامهی خود که برگرفته از شاهنامههای کهنتر بود، بارها به این بازی در شعرهایش اشاره میکند. او قصهی چوگانبازی «سیاوش» و «افراسیاب» را به نظم درمیآورد و در جایی دیگر میگوید:
همه کودکان را به میدان فرست برای دیدن گوی و چوگان فرست
«سعدی»، «حافظ»، «ناصرخسرو» و «مولانا» هم به چوگان اشاره کردهاند. مغولان پس از حمله به ایران و در زمانی که با فرهنگ و هنر ایران آشنا میشوند، چوگانبازی را نیز یاد گرفته و در سراسر امپراطوری وسیع خود رواج میدهند. میتوان گفت که گرایش کشورهای شرقآسیا به چوگان نیز به همین دلیل است. از این دوره بهعنوان مهمترین برهه خروج چوگان از ایران یاد میشود.
چوگان در دوره «صفویه» به اوج شکوفایی خود رسید. اسناد تاریخی نشان دادهاند که «شاهعباس» چوگانباز بوده است و حتی پیش از اینکه به اصفهان بیاید، در قزوین که پایتخت ایران بوده، چوگان بازی میکرده است. همچنین میدان «نقشجهان» اصفهان برای چوگانبازی بنا نهاده شده بود. اروپاییان در زمان «صفویان» و در زمان استعمار خود در هند، با این بازی آشنا شدند و افسران انگلیسی نیز به طور حرفهای چوگان را در باشگاه «کلکته» آموخته و با خود با انگلیس بردند. بعدها نیز ورزشهایی از قبیل «گلف» و «هاکی» پدید آوردند که دستههای استفاده شده در این بازیها به همان چوبچوگان برمیگردد. در سال ۱۸۶۰ میلادی، چوگان در انگلیس متداول میشود. سپس از این کشور بازی به آمریکایجنوبی میرود و به شدت رواج مییابد، چنانکه اکنون چوگان در آمریکایجنوبی از همه جای دنیا بیشتر بازی میشود و طرفداران بسیاری نیز دارد. این ورزش در ایران پس از صفویان کمکم رو به فراموشی رفت. البته در زمان پهلوی، در ارتباط با اروپاییان، چوگان دوباره مورد توجه قرار گرفت، ولی مانند گذشته رواج نیافت.
چوگان، بازی بیانگیزهای نبوده است و یک بازی سراسر استراتژیک است که آمادگی سوار و اسب را با هم نیاز داشته است. سوار و اسب در بازی چوگان مشق رزم میکردهاند. اسب وقتی مقابل مانعی قرار میگیرد، بهطور طبیعی فرار میکند، اما اسب چوگان به سمت مانع رفته و خود را در شرایطی قرار میدهد که سوار، چوگان بزند. اسبی که خود را با شرایط چوگانباز در میدان تطبیق میداده، براحتی میتوانسته است در میدان جنگ نیز حضور یابد. در هر تیم چوگان چهار نفر بازی میکنند. هدف این بازی فرستادن توپ در دروازهی حریف میباشد. پس از هر گل، دو تیم زمین خود را تعویض میکنند و داور توپ را در مرکز زمین قرار میدهد. در صورتی که دو تیم برابر شوند، وقت اضافی به آنها تعلق میگیرد و اولین تیمی که گل بزند، برنده اعلام میشود.
«بگذار مردم بازیهای دیگری را برگزینند، اما بهترین بازیها، بازی پادشاهان است.» این جملهای است که بر روی لوحیسنگی در کنار یکی از زمینهای چوگان در پاکستان حک شده است. این یک واقعیت است که متاسفانه برخی از ورزشها در ایران و شماری از کشورهای جهانسوم، همواره ویژهی ثروتمندان و طبقهی حاکمان بوده است. چوگان و تنیس نیز از همین نمونهها هستند. اما شکی نیست که اگر کشوری چون ما بخواهد تا در اینگونه ورزشها موفق باشد، باید در گسترش همگانی آن و بیرون آوردنش از انحصار قشری خاص بکوشد تا شاید در آینده بتوان عظمت ورزشهای ملی چون چوگان را به ایران بازگرداند.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
Erickchaby
wh0cd3584891 sildalis effexor buy advair zoloft retin-a tadalafil abilify