Saturday, 18 July 2015
27 September 2023
مجله جاماندگان-‌سایه‌ای هراسان در شبستان عتیق-‌قسمت پنجاه‌و‌هشتم

«دولتی که همه را دور زد»

2011 April 09

شراره سعیدی/ رادیو کوچه

ما عادت داریم قضاوت کنیم، محکوم می‌کنیم و این عادت سخیف‌مان ما را آسیب‌پذیر کرده، ما از ارازل می‌ترسیم و این ترس باعث شد تا به ازای رفع علت ترس‌مان تاوان رواج قساوت بی‌محکمه را پرداخت کنیم، این عادت تا گاهی که درب منزل خودمان را بکوبد هم‌چنان ادامه می‌یابد، دولتی که ارازل را هم دسته‌بندی خودی و غیر‌خودی می‌کند، همه را دور زد.

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

جمهوری اسلامی ایران از اردیبهشت سال 1386 مجموعه برنامه‌هایی را در حوزه‌های مختلف اجتماعی و امنیتی به اجرا گذاشته‌ است که از آن‌ها با عنوان طرح «ارتقای امنیت اجتماعی» نام برده می‌شود. مجری این طرح نیروی انتظامی، سپاه و بسیج هستند. دولت مدعی بود مخالف برخوردهای انجام شده در قالب این طرح است، اگر چه معاون امنیتی وزیر کشور از این طرح استقبال کرده بود و پس از بحث‌های مطرح شده راجع به طرح ارتقای امنیت اجتماعی فرمانده نیروی انتظامی، «احمدی‌مقدم» عنوان کرد اختیار تعیین نوع پوشش مردم در طرح ابلاغی توسط احمدی‌نژاد به پلیس داده شده‌ و او در جریان جزییات این طرح هم بوده‌ است، مراحل نخستین طرح بیش‌تر بر پوشش زنان تمرکز داشت و در مراحل بعدی ابتدا جمع‌آوری معتادان و سپس جمع‌آوری اراذل و اوباش نیز در دستور کار نیروی انتظامی قرار گرفت.

از سوی دیگر رفتار خشونت‌آمیز نیروی انتظامی در برخورد با متخلفان توسط رسانه‌ها و نیز مردم عادی تصویربرداری و پخش شد. صحنه‌هایی مانند یورش به منزل اوباش و خرده‌فروشان موادمخدر، ضرب و شتم آنان و پیکرهای خون‌آلود متهمان نه تنها از سوی رسانه‌های مخالف حکومت بلکه از سوی رسانه‌های دولتی و صدا و سیما نیز پخش شدند.

انتشار تصاویر برخوردهای تکان‌دهنده پلیس و انتقادات عمومی به دنبال آن، موجب شد تا بین دادستانی و پلیس بر سر مسوولیت این اقدامات اختلاف افتد و هر یک تلاش کرد تا مسوولیت آن‌ را به گردن دیگری اندازد.

تعدادی از افرادی که با عنوان اشرار بازداشت شده بودند اعدام شدند و برخی نیز پس از آزادی عنوان کردند که در زندان کهریزک شکنجه شده‌اند، بنا به این گزارش‌های نهادهای حقوق بشر، 8 نفر از بازداشت‌شدگان در زندان کهریزک جان باخته‌اند.

تعدادی از افرادی که با عنوان اشرار بازداشت شده بودند اعدام شدند و برخی نیز پس از آزادی عنوان کردند که در زندان کهریزک شکنجه شده‌اند، بنا به این گزارش‌های نهادهای حقوق بشر، 8 نفر از بازداشت‌شدگان در زندان کهریزک جان باخته‌اند.

بنا به گزارش کمیته دانش‌جویی گزارش‌گران حقوق بشر از برخوردهای صورت گرفته با متهمان موسوم به اراذل و اوباش، اکثر پرونده‌های متهمان با عنوان «اراذل و اوباش»، در شعبه 7 دادیاری استان تهران به ریاست قاضی «نمازی» رسیدگی شده است.

مادر یکی از بازداشت‌شدگان طرح ارتقای امنیت اجتماعی که فرزندش را زمانی که برای خرید کت و شلوار برای جشن نامزدی‌اش از خانه خارج شده بود، بازداشت کرده‌اند، با اعلام این مطلب افزود که متهمان را تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار داده و آن‌ها را وادار به اعترافات دروغین می‌کنند.

در حالی که دست‌گاه قضایی پیش از اجرای حکم اعدام اکثر متهمان یکی از اتهامات آنان را  «تجاوز به عنف» عنوان کرد، خانواده بازداشت‌شدگان می‌گویند فرزندان‌شان را تحت شکنجه قرار داده بودند تا به این اتهام اقرار کنند.

مادر «هانی خواندار» که پسرش در لیست اعدامی‌ها قرار گرفت از شکنجه شدید فرزندش خبر داد که دو بار وی را تا چوبه اعدام برده‌اند، اما زمانی که چشم‌هایش بسته شده، زیر پایش ترقه انداخته‌اند.

مقامات امنیتی هم‌چنین خانواده‌های بازداشت‌شدگان را تهدید کرده بودند که در صورت پی‌گیری وضعیت فرزندان‌شان و رسانه‌ای شدن موضوع، با آنان برخورد خواهند کرد. مادر «میثم لطفی» از جمله کسانی است که به علت پی‌گیری وضعیت فرزندش و مصاحبه با رادیوهای خارج از کشور از سوی دادگاه انقلاب مورد تهدید واقع شد، وی گفت: «پس از مصاحبه من و انعکاس شرایط بازداشت‌شدگان، پسرم را تا سرحد مرگ مورد ضرب و شتم قرار دادند.»

صدور و اجرای حکم اعدام در حالی صورت گرفت، که حکومت ایران با پیوستن به میثاق بین‌المللی حقوق مدنی – سیاسی متعهد شده است که تا حد ممکن از صدور این حکم غیرانسانی برای افراد مجرم خودداری کند و طبق بند 2 ماده 6 این میثاق، تنها در مورد جنایات بسیار خشن چنین حکمی برای متهمان صادر شود. با این وجود دست‌گاه قضایی ایران بدون برگزاری دادگاه‌های صالح، تعداد بسیاری از افراد بازداشت شده موسوم به «اراذل و اوباش» را بدون این‌که روند عادلانه دادرسی در مورد آنان انجام گرفته باشد، به اعدام محکوم کرد.

مادر میثم لطفی اقدام به جمع‌آوری استشهادی از سوی ساکنان خیابان مجیدیه که به امضای 300 نفر رسیده بود برای نجات فرزندش کرد. این استشهاد‌نامه تایید می‌کند که لطفی سابقه هیچ‌گونه شرارتی در منطقه محل سکونتش نداشته است.

م.ل می‌گوید: «روز تولد حضرت زهرا، آمدند و ما را به صف کردند و گفتند می‌خواهیم از شما پذیرایی کنیم و سپس درحد مرگ کتک‌مان زدند. ابتدا ما را در حیاط به صف کردند و یکی‌یکی به میان جمع 20 نفره‌ی نقاب‌دارانی می‌بردند که آماده بودند برای ضرب و شتم ما، وقتی به این دایره‌ی نقاب‌دار وارد می‌شدی، کم‌تر از 1 دقیقه طول می‌کشید تا به هر آن‌چه کرده و نکرده‌ای اعتراف کنی، هیچ‌کس نبود که فریاد غلط کردم را زیر لگدها و باتوم‌های ماموران سر ندهد. یا این‌که لخت‌مان می‌کردند و وادارمان می‌نمودند روی آسفالت داغ غلت بزنیم.»

او ادامه می‌دهد، «حداقل 10 نفر را با چشم خود دیده است که بر اثر این ضرب و شتم‌ها و عدم رسیدگی پزشکی جان باخته‌اند. که از جمله این افراد، پسری حدود 30 ساله است که در هنگام مرگ وی حضور داشته است. او می‌گوید: «کبدش ترکیده بود، و روی زمین پر از خون شده بود، و اطرافش پر از مگس و بوی تعفن بود. یکی از نگه‌بانان مرا صدا زد و از من خواست که روی جنازه‌اش آب بریزم، بعد هم او را لای پتویی پیچیدند و بردند.»

یا دو برادر دوقلویی که پس از مرگ یکی از آن‌ها، دیگری با تزریق آمپول دیوانه شد، م.ل می‌گوید: «یک‌بار آمدند و 30 نفرمان را جدا کردند و گفتند می‌خواهیم به پرونده‌های‌تان رسیدگی کنیم، بعد برگه‌های سفیدی را به ما دادند تا امضا کنیم و ما هم به ناچار آن‌ها را امضا کردیم، سپس فهمیدیم که حکم اعدام‌مان بوده است، از آن پس هر بار که صدای‌مان می‌کردند، فکر می‌کردیم برای اعدام می‌رویم.»

آن‌هایی که بازداشت در کهریزک را تجربه کرده‌اند، هنوز هم از یادآوری آن‌چه بر آنان گذشت، به هراس می‌افتند. و مرتب می‌گویند: «چرا کسی از آن‌جا بازدید نمی‌کند، هنوز هم هستند کسانی که در چنان شرایطی زندگی می‌کنند، پس مدافعان حقوق بشر کجا هستند. آن‌جا جهنم است، آن‌جا آخر دنیاست.»

نگه‌داری متهمان در سوله کهریزک، در قفس‌هایی است که به آن قفس شیر می‌گویند، در هر قفس حدود 40-50 نفر نگه‌داری می‌شوند، بدون هیچ‌گونه امکانات بهداشتی، به‌طوری که نگه‌بانان برای فرار از بوی تعفن و آلودگی، ناچار به استفاده از ماسک هستند.

یکی از بازداشت‌شدگان می‌گوید: «زمانی که هانی خواندار و حامد اکبری را از دادگاه انقلاب به زندان می‌بردند، آن‌ها سرشان را از پنجره ماشین بیرون آوردند و فریاد می‌زدند: «مادرها فرزندان‌تان را نجات دهید، همه آن‌ها دارند در کهریزک می‌میرند.» و سپس با ضربات مشت و لگد ماموران ساکت شدند.»

مادر میثم لطفی، می‌گوید: «بچه‌هایی که از این دوره بازداشت، آزاد شده‌اند، کسانی که کهریزک را دیده‌اند، هیچ‌کدام حالات عادی یک انسان را ندارند. همه‌ی آنان دچار اختلالات شدید روحی و روانی شده‌اند.» او ادامه می‌دهد: «آن‌ها همگی دیوانه شده‌اند و حالا از سایه خود نیز می‌ترسند.»

 

 

 

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , , , , , ,