Saturday, 18 July 2015
29 September 2023
میکروفن- خانه‌به‌خانه-قسمت یازدهم

«اولین تجربه‌ی تنهایی»

2011 April 10

شکوفه / دفتر ترکیه/ رادیو کوچه

shokufeh@koochehmail.com

در یازدهمین برنامه از سری برنامه‌های «خانه‌به‌خانه»، می‌شنوید از یک جوان مجرد 21 ساله که مدت 20 ماه است در ترکیه زندگی می‌کند و علی‌رغم علاقه‌ای که به خانواده و وطنش داشته، برای رسیدن به آرزوهایش که همان تحصیل، تشکیل زندگی و کار مناسب است، این راه را در پیش گرفته است. اگرچه زندگی مجردی برای او کمی غریب و با تنهایی هم‌راه بوده اما می‌گوید که تجربیات زیادی را در این مدت یاد گرفته و از این موضوع واقعا راضی است.‌ با هم به برنامه‌ی امروز گوش می‌کنیم:

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

با شرایط زندگی مجردی سازگار شدی؟ محیط این‌جا را دوست داری؟

فکر می‌کنم محیط کلی ترکیه را دوست دارم. از لحاظ تنها زندگی‌کردن در یک کشور غریب مشکلی ندارم. تجربیات خوبی هم کسب کردم. برای اولین‌بار بود که به این شکل از خانواد‌ ام دور می‌شدم. دل‌تنگی و دوری از خانواده و وطن آم اوایل اذیتم کرد اما بعد از مدتی به این وضع عادت کردم. تنها مسئله ای که هست، بی‌کاری و بی‌برنامگی هست. چون این‌جا که نمی‌توانیم کار بکنیم و به هر حال تفریح هم اندازه‌ای دارد. بعد از مدتی اگر خودمان برنامه‌ای را ترتیب ندهیم و تنهایی‌هامان را پر نکنیم، اوقات کسل کننده می‌شود.

از نظر منزل و هم‌خانه مشکلاتی داشتی؟

من با هم‌خانه زندگی می‌کنم اما رابطه‌ام این‌قدر با هم‌خانه‌ ام صمیمی نیستم. همه‌ی خورد و خوراک و این‌ها جداست. خانه‌ی قبلی حتا یخچال‌های‌مان هم جدا بود. اما در این خانه این‌قدر جدا نیستیم اما با هم‌، هم زندگی نمی‌کنیم. هرکس برنامه‌ی خودش را دارد. برای من حریم شخصی خیلی اهمیت دارد و دوست دارم هم‌خانه‌ام و البته خودم به این شرایط توجه کنیم.

رابطه‌ی نزدیک با هم‌خانه خیلی قشنگ است و صمیمیت را بیش‌تر می‌کند و افراد کم‌تر احساس تنهایی می‌کنند اما ترجیح می‌دهم هرکس زندگی خودش را داشته باشد و دخالتی در این بین نباشد‌.

فکر می‌کنم جدایی این خرج و مخارج باعث می‌شود کم‌تر اختلاف بین‌تان بیفتد؟

رابطه‌ی نزدیک با هم‌خانه خیلی قشنگ است و صمیمیت را بیش‌تر می‌کند و افراد کم‌تر احساس تنهایی می‌کنند اما ترجیح می‌دهم هرکس زندگی خودش را داشته باشد و دخالتی در این بین نباشد‌.

در مورد خرج و مخارج چه‌طور؟

این‌جا که من کار نمی‌کنم. دلم برای پدرم می‌سوزد که این همه برایم زحمت می‌کشد چون به هر حال خرج از ایران خیلی بالاتر است. آن اوایل که آمده بودم دو سه‌جا برای کار رفتم اما این‌قدر فشار کاری بالا یود ترجیح دادم کم‌تر خرج کنم و کار نکنم. چون کار کردن ایرانی‌ها این‌جا غیر‌قانونی است و صاحب کار‌ها برای ایرانی‌ها کارهای دست پایین دارند و به قول معروف کار کارگری. برای همین فشار این‌قدر زیاد است که این‌قدر که درآمد داشته باشیم باید خرج دکتر کنیم.

اگر الان بر می گشتی ایران چه تصمیمی می‌گرفتی؟ بازهم می‌آمدی‌؟

بله، حتمن بازهم از این راه اقدام می‌کردم. هرچند که وطنم را دوست دارم خانواده‌ام را دوست دارم اما لازم می‌دانستم برای زندگی‌کردن در یک محیط امن و آزاد این راه را بیایم تا بتوانم درس بخوانم و آن‌طور که می‌خواهم زندگی کنم. دوست دارم الان ایران باشم اما بازهم که فکرش را می‌کنم زندگی‌کردن در محیطی که به انسان‌بودن افراد و حقوق‌شان احترام می‌گذارند برایم بهتر است و به همه‌ی علاقه‌ی وطن و خانواده مرجح است. می‌خواهم بروم جایی که بتوانم تحصیل کنم، زندگی تشکیل بدهم و موفق باشم.

فکر می‌کنی تا کی این‌جا باشی؟

فکر نمی‌کنم بیش‌تر از دو ماه طول بکشد. منتظر ویزا هستم. متاسفانه شرایط ترکیه طوری است که نمی‌توانیم حدس بزنیم که چه‌قدر این‌جا می‌مانیم. اما امیدوارم این‌طور که فکر می‌کنم بشود.

 

 

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , , , , , ,