نازی حسامی/ رادیو کوچه
امروز میخواهیم در مورد رفتاری صحبت کنیم که هر دسته از مردم، بنا به دیدگاهشان، اسمی روی آن میگذارند که بر حسب اتفاق، این نامها گاهی خیلی هم متناقض است: حقکشی، سواستفاده، فریب، سودجویی، زرنگی، ابن الوقت بودن، زبلبازی، کاسبی، فرصتطلبی… بله، همه اینها اسم یک رفتار است.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
اما ما داریم در مورد چه رفتاری صحبت میکنیم؟ شرحش کمی مقدمهچینی میخواهد.
همه میدانیم که این روزها به دلیل شرایط نامناسب در ایران، بسیاری افرادی که توانش را دارند یا حتا برخی از آنها که توان مالی چندانی هم ندارند، دلشان میخواهد به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. فشارهای اجتماعی گاهی برای جوانترها آنقدر زیاد است که حاضر میشوند برای این مهاجرت، هر قیمتی را بپردازند.
این عده به طور معمول اطلاعات چندانی در خصوص مهاجرت و راههای آن ندارند. محدودیتهای دسترسی به اینترنت در ایران و عدم آشنایی بسیاری افراد با روش درست استفاده از اینترنت یا زبان انگلیسی هم مانع از آن میشود که همه بتوانند از روشهای مستقیم دست به جمعآوری اطلاعات بزنند. اینجاست که این افراد برای رسیدن به مقصودشان به ناچار به واسطهها متوسل میشوند. و از اینجاست که قصه غمانگیز ما شروع میشود.
برخی از این واسطهها که البته بسیار کم هستند، با صداقت و درستکاری، به عنوان مشاورانی در قالب شرکتهای مختلف، به ارایه خدمات میپردازند و مزد خدمات خود را دریافت میکنند.
بسیاری دیگر با اشراف بر ناآگاهی مردم، از این شرایط نهایت سواستفاده را میکنند و به نام زرنگی و کاسبی، به اصطلاح، حسابی مردم را میدوشند. اینها همان کسانی هستند که با هر موجی برای کسب منافع خودشان سواری میکنند و به فکر دیگران نیستند.
یادم میآید در زمان جنگ ایران و عراق، بسیاری مردم که در شهرهای مرزی زندگی میکردند، به ناچار خانه و زندگی خود را رها کردند. این جنگزدهگان همه چیز خود را از دست رفته میدیدند، و در این میان بودند کسانی که با پیشبینی اوضاع جنگ، اقدام به خرید زمینها و خانههای جنگزدهگان میکردند آن هم با قیمتی بسیار ناچیز. چرا که میدانستند مردم جنگزده که عملن کار و زندگی خود را از دست دادهاند و خانه و کاشانه خود را هم از دست رفته میبینند، حاضرند آنچه باقی مانده را، به هر قیمتی بفروشند. و چه سودهای کلانی که برخی از این بابت به دست آوردند.
مصداقهای این رفتار در جامعه ایرانی، در موضوع مهاجرت و مسایل پیرامون آن هم، کم به چشم نمیخورد و داستان کسب سود از مهاجرت هم همین شده. بسیاری به نام مشاوره مهاجرت، مشاوره سرمایهگذاری در خارج از ایران، مشاوره تحصیلی و عناوینی از این دست، سودجویی میکنند.
امروز اشاره مختصری داریم به این روشها. پرداختن به این نکات، به معنی منفیگرایی یا رد مزایای اقامت، تحصیل یا تجارت در خارج از ایران نیست، بلکه تنها اشارهای است به معضلاتی که در این مسیر وجود دارد، آن هم به منظور افزایش هوشیاری.
شکلهای کلاهگذاری بر سر مهاجران
دادن اطلاعات غلط یا ناقص به متقاضیان (به منظور فریب)
در این شکل از کلاهگذاری، مشاوران سودجو به منظور تطمیع و تشویق شما برای مهاجرت به محلی خاص، اطلاعات غلط یا ناقصی را در مورد آن محل، به شما میدهند. به طور مثال به شما میگویند ما با هزینه کم، امکان مهاجرت شما به کانادا یا نیوزیلند را فراهم میکنیم. اما دیگر نمیگویند که به فرض شما فقط اجازه دارید با این نوع اقامت،در یک ایالت خاص ساکن شوید که وضعیت آب و هوا یا کار و زندگی در آن چندان مناسب نیست.
به این صورت شما با انتظار ورود به یک بهشت، به جایی میروید که مشکلات پیشبینی نشده بسیاری انتظارتان را میکشد که از آنها نه چیزی میدانید و نه شنیدهاید. و از سوی دیگر آنها از حق وکالت و مشاوره سنگین خود برخوردار میشوند.
دادن اطلاعات ناقص، حتا گاهی تا مرز تحریف اطلاعات و دروغگویی هم پیش میرود.
اخاذی از مردم به نام سرمایهگذاری در کشورهای خارجی
با توجه به وضعیت بد تجارت و همینطور تورم روزافزون در ایران و همچنین فشار تحریمها که رابطه ایران را با دنیای آزاد تجارت قطع کرده، بسیار طبیعی است که مردم به دنبال سرمایهگذاری و کسب سود از راههای مطمئن و آزاد باشند. و باز طبق همان روالی که ذکر شد، همه آگاهی و دسترسی کافی برای اقدام مستقیم در این خصوص را ندارند و دست به دامان مشاوران میشوند.
باز هم با استثنا کردن دستهای از مشاوران امین و متخصص، بسیاری هستند که بدون تخصص و تنها به عنوان دلالانی که دنبال سود هستند، وارد این حیطه میشوند. این فریبکاران و دلالان به چند صورت موجب ضرر مشتری میشوند:
پیشنهاد دادن گزینههایی که سود بیشتری برای آنها دارد و به طور لزوم مناسبترین گزینه برای مشتری نیست.
فروش موضوع سرمایهگذاری (که میتواند ملک یا کالا باشد) با قیمتی بیش از قیمت واقعی آن.
گرفتن پول مشتری و به کار انداختن آن در مسیری به جز آنچه به مشتری وعده دادهاند.
و در بدترین حالت، اخذ پول با دادن تضمینهای بیاعتبار و عدم ارایه خدمات به مشتری.
سوء مشاوره تحصیلی
با یک جستوجوی کوتاه در گوگل، میبینید که صدها شرکت، با عناوین و نامهای مختلف، خود را مشاوران اقامت، سرمایهگذاری و تحصیل در کشورهای خارجی معرفی میکنند. بهخصوص در مورد کشورهایی مانند مالزی، استرالیا، نیوزیلند و کانادا، این شرکتها مثل قارچ، به ناگهان سبز میشوند و همینطور به تعداد آنها افزوده میشود.
متاسفانه در این مورد هم، کمیت از آن چیزهایی است که کیفیت را فدا میکند. به عبارتی وقتی شما با صدها شرکت مواجه میشوید که به راحتی مجوز این کار را گرفتهاند یا حتا بدون مجوز فعالیت میکنند، به دلیل تعدد گزینههای بیکیفیت، احتمال انتخاب اشتباه شما نیز بالا میرود.
برخی که نام مشاوران تحصیلی بر خود نهادهاند نیز از این قاعده بیکیفیتی، مستثنا نیستند. این دسته بدون داشتن اطلاعات کافی و صرفن براساس میزان سودآوری، شما را به همان مسیری سوق میدهند که منفعتشان در آن باشد. اگر امروز فلان دانشگاه تازه تاسیس کمیسیون بیشتری به آنها اختصاص دهد، همان را به عنوان بهترین و مناسبترین به شما معرفی میکنند و درواقع سود خود را معیار راهنمایی یا بهتر است بگوییم «به راه اشتباه انداختن شما» قرار میدهند.
مشاورههای از چاله به چاه
در این روش، افراد به اصطلاح مشاور، برای کسب سود خود، شما را از چاله به چاه میاندازند. انواع آگهیهای عجیب با مضمون مهاجرت از طریق ازدواج، یا مهاجرت از طریق پناهندهگی که این روزها به چشم میخورد، از این نوع است.
خطر این نوع روشها از همه بیشتر است چرا که اساسن، متقاضی با دنبال کردن راهی که مبنای چندان قانونی هم ندارد، دست خود را برای هر گونه اعتراض از پیش میبندد و با دستان و چشمان بسته، خود را در اختیار کسانی میگذارد که بدون نگرانی در مورد سرنوشت وی، تنها به فکر سودجویی هستند و به طور معمول، او را در نیمه کوره راه رها میکنند.
جدای از غیرقانونی و غیراصولی بودن این روشها، آنچه بیشتر باعث تاسف است، عواقبی است که این نوع عملکرد برای کسانی دارد که به واقع نیازمند استفاده از این راهها هستند.
در این نوع روشها، فرد راهنمایی میشود تا به شرایطی که ندارد تظاهر کند. با افزایش تعداد این افراد، نهادهای مسوول به راحتی متوجه این تظاهر میشوند و در آنجاست که کار برای کسانی که به واقع با این شرایط مواجهند و در حال تظاهر و دروغگویی نیستند سخت میشود و گاهی حتا به تغییر قوانین یا درجه سختگیری نیز میانجامد.
برای مثال، پیشتر برخی خانوادهها که فرزندانشان در خارج از کشور تحصیل یا زندگی میکردند، مایل بودند همسران آنها افرادی از فرهنگ و جامعه ایرانی باشند. روال معمول کار این بود که پس از عقد و ازدواج، اقدامات لازم برای مهاجرت همسر از کشور فراهم میشد. به مرور برخی افراد از این راه به عنوان یک روش مهاجرت، استفاده کردند. یعنی ازدواج نه در شکل واقعی خود، که به عنوان یک امر ساختگی، ابزار مهاجرت قرار گرفت.
امروز دریافت مبالغ چند ده هزار دلاری توسط دلالان، برای مهاجرت از طریق ازدواج، چیز چندان غریبی نیست. با افزایش تعداد این موارد و آگاهی یافتن کشورهای مقصد از این موضوع، سختگیریها افزایش یافت و در حال حاضر حتا کسانی که واقعن به قصد ازدواج و نه مهاجرت، نیاز به استفاده از این امکانات دارند، با مشکل مواجهاند.
در مورد پناهندگی هم وضع بر همین منوال است. پناهندگی راهی برای کسانی است که امکانی برای بازگشت به کشورشان ندارند، و به معنای واقعی کلمه، افرادی نیازمند پناهگاه و جایی امن برای زندگی هستند. در همین حال عدهای این امکان را به عنوان راهی برای مهاجرت در نظر گرفتهاند و حتا با اخذ هزینههای سنگین، درباره آن مشاوره میدهند. غافل از اینکه پناهندهگی یک راه مهاجرت نیست، راهی برای کسانی است که هیچ راه دیگری ندارند. و با وجود مشکلات و ابهامات فراوانی که حول آن هست، چنین اقدامی، جز افتادن از چاله به چاه نیست.
به طور قطع، شما هم افراد بسیاری را میشناسید که از این راهها دچار صدمات جبرانناپذیر شدهاند. در آینده بیشتر در مورد این موضوعات صحبت خواهیم کرد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
Erickchaby
wh0cd5320763 cialis