اردوان روزبه / رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
عکس ها از پدرو / رادیو کوچه
شک نباید کرد حاکمیت در ایران دیگر نمیتواند محدوده مشخصی را برای کنترل برگزیند. روزهایی پیش از این اگر مسوولان مرتبط میخواستند وضعیت را کنترل کنند باید به پوشش خیابان ولیعصر میپرداختند و یا نیروهای گارد ویژه را به آریا شهر میفرستادند و یا در نهایت لباس شخصیها را راهی انقلاب میکردند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
حاکمیت باید به این نکته توجه میکرد که گرهای که در پیش از این با دست باز میشد، شاید دیگر با دندان نیز باز نشود. اینک گسترش اعتراضها از مرز خیابانهای اصلی تهران به پشت بامها و خیابانهای فرعی، به شهرستانها و بعد خارج از کشور به نظر میرسد کار را برای اصلاح و «شنیدن صدای انقلاب شما» سخت تر و سخت تر کرده است.
مناسبهای مختلف و روزهایی که پیش از این «ایام اله دهه فجر» بودند. امروز یکی از دغدغههای حاکمیت است. حاکمان ایران نه تنها در این ایام اله به گسترش جهانی انقلاب اندیشه نمیکنند، بلکه در تشویش ماندگاری مشغول به خود هستند.
بحرانهای آغاز شده در روزهای انتخابات اینک با رویکردهایی که از ناحیه حکومت در برابر مردم برخواسته است، کلاف سردر گمی را درست کرده که شاید باید شک کرد که آیا خود تئوریسنهای نظام نیز می توانند راهی برای باز کردنش بیابند یا خیر.
از ابتدای این دهه و پیش از آن نیز همه میدانستند که این فجر با فجرهای دیگر فرق میکند. البته هنوز برای عادی نشده است که هر ترفندی را به کار میگیرند بدون تاخیر پاتکی برای آن ساخته و پرداخته میشود. روشهای خلاقانه ای که از بطن مردم بر می خیزد. از روسری کردن احمد توکلی تا دیگر ترفندها.
به هر حال حاکمیت برای اولینبار توانسته است باحجاب و بیحجاب، جبهه رفته و خارج نشین، روشنفکر و مذهبی و دانشگاهی و حوزهای را بر علیه خود در یک جبهه متحد کند و این خود کاری عظیم است که از دست کسی در کشور بر نمیآمد جز خود نظام.
اما باید فراموش نکر،د پس از درگیریها در داخل حمایتهای آرام در خارج از کشور نیز رنگ و بویی تازه به خود گرفتهاند. در طول هفتههای گذشته با تنشهایی که در مراسم کنسرت سفارت ایران در هلند بوجود آمد و هم چنین خشونتهای نوفل لوشاتو که سفیر ایران آغازگر آن بود نشان میدهد برگ تازهای از حوادث در این دفتر ورق خورده است.
ایرانیان مالزی بر خلاف فشارهای دولتی پر رنگ هستند
اما ایرانیهای مالزی نیز از ابتدای اعتراضها علیرغم این که دولت مالزی در موضعی رسمی حاضر به تحمل هیچ اعتراضی از سوی ایرانیان نبود و حتا دانشجویان ایرانی را تهدید به اخراج از کشور کرده بود، حضوری پر رنگ در اعتراضها داشتهاند. این ایرانیها در ابتدای امر حتا با گازاشکآور در برابر دفتر سازمان ملل متحد روبرو شدند.
بسیاری معتقد بودند تهدیدهای دولت مالزی کار خود را خواهد کرد و پیمانهای نانوشته بین دولت ایران و مالزی و هم چنین تهدیدهای این دولت به اخراج و استفاده از گاز اشک آور پایان این ماجراست.
اما حرکت خود جوش ایرانیها در این کشور در عمل چنین خواستهای را جامع عمل نپوشاند. برگزاری مراسم فوت آیتاله منتظری، مناسبهایی نظیر سالمرگ مرحوم بازرگان و چهلم این آیت اله و حرکتهایی دیگر نظیر حضور در بازی تیم ملی با سنگاپور، نشان داد که علیرغم رویکردهای دولت مالزی این روند با آرامش اما مداوم ادامه دارد و آنها همراه مردم ایران هستند.
پیش از بیستودوم بهمنماه در گروههای اجتماعی نظیر فیس بوک، ایرانیان مالزی از یک دیگر دعوت میکردند تا در روز 22 بهمن در نقطهای گرد هم بیایند. این گرد هم آیی در محل حیاط ساختمانهای تجاری پتروناس مشهور به برجهای دوقلو انجام شد.
ساعت یک بعد از ظهر این روز و حضور با لباسها و نشانههای سبز قراری بود که ایرانیهای شرکت کننده با یک دیگر گذاشته بودند. از درهای ورودی این مجتمع بزرگ از در حدود ساعت یک میتوانستید ایرانیها را از دیگران و از دور تشخیص بدهید.
دستبند، پیراهن و لباس، شال و بند سبز و هر چیزی که نشانهای از این حضور داشت. تا حدود ساعت یکونیم بعد از ظهر در حیاط مقابل دریاچه این مرکز تجاری قریب به سیصد ایرانی با این نشانهها حاضر بودند. اما با اعلام ماموران حفاظت این برجها با هدایت آنها این جمعیت به سمت دیگر دریاچه حرکت کردند. در این شرایط بر تعداد ایرانیها نیز افزوده میشد.
اما این وضعیت هم دیری نپایید و علیرغم این که این تجمع با سکوت و بدون شعار در شرف بود باز ماموران، ایرانیهای حاضر را به به بیرون هدایت کردند.
شرکت کنندگان نیز باز در داخل مرکز خرید «سوریا» که زیر برجها است اجتماع کردند. که این حرکت نیز با برخورد ماموران مواجه شد. با درایت هیچ یک از حاضران نه به ماموران معترض شدند و نه شعاری دادند. نکته ظریف این حضور سوالهایی بود که مالزیاییها و توریستهای خارجی داشتند.
سوال این بود: شما ایرانیها به چه چیز معترض هستید؟
و این خود فرصتی بود برای گفتن و نظر دادن. این وضعیت نیز طولی نکشید و باز نیروهای حفاظتی این مجتمع ایرانیها را به بیرون هدایت کردند. در بیرون و حاشیه خیابان ماموران پلیس و نیروهای ضد شورش آماده بودند تا در صورت هر اقدامی از سوی حاضران برخورد کنند.
این حضور پلیس باعث آن شد که مردم دوباره به داخل برگردند و با حضور در مرکز تجاری «سوریا» به صورت آرام در محوطه وسط این مرکز اقدام به تظاهراتی آرام کنند. آنها در سکوت فقط دو انگشت خود را به نشانه پیروزی بالا برده بودند و این سکوت و رفتار آرام توجه اکثر حاضران در مرکز خرید را به خود جلب کرده بود.
وقتی از یکی از شرکت کنندگان پرسیدم چه انگیزه او را به این جا کشانده است، میگفت:
«موضوع این نیست که ما دیگر هر کداممان چه میخواهیم، مهم این است که باید جمهوری اسلامی بداند که ما هستیم و حقوق مان را مطالبه میکنیم»
خانمی دیگر که مسن بود و خواست فقط به اسمش یعنی «گل رو» معرفی شود، اشاره میکرد:
«من برای تعطیلات مالزی آمدهام اما وقتی شنیدم ایرانیها این جا امروز دور هم جمع میشوند تا حضور داشته باشند من هم آمدم تا بگویم ما همه با هم هستیم».
این اجتماع خودجوش ایرانی در ساعت چهار به وقت محلی در محل مرکز تجاری سوریا به پایان رسید. اما بسیاری اشاره میکنند، در مالزی اگر چه تهدیدها فراوان است اما ایرانیان معترض در مالزی با آرامش راهشان را ادامه خواهند داد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
amir
امروز میتونم با جرات بگم که هر ایرانی در حیاط کی ال سی سی به ایرانی بودن خودش میبالید
از اینجا از همه دوستان که در این تجمع شرکت مردن به نوبه خودم متشکرم
ارادتمند
امیر
پیروزی از آن ماست
amir
استباه تایپی شده منظور من شرکت کردن بوده
با پوزش