مازیار شکوری گیل چالان / مقاله وارده / رادیو کوچه
فضای سیاسی کشور در حوزه سیاست داخلی و خارجی بیش از گذشته آبستن حوادث و مطلاتم گشته است. اکنون رویدادهای به وقوع پیوسته را به دشواری هرچه تمامتر میتوان تحلیل کرد. این دشواری در تحلیل شرایط البته معلول عللی چند میباشد. شاید بتوان بارزترین علت این دشواری را عملکرد رژیم در تعاملات پنهانی خود براساس منافع نامشروعش که همواره در تقابل با حقوق اساسی حاکمیت ملت قرار دارد عنوان کرد. رژیمی که معادلاتش نه در مکانیزم داخل بر اساس تعامل با شهروندان بلکه بر اساس تعامل پنهانی با قدرتهای خارجی سامان مییابد. اگر مبنا این باشد که مرقوم شد، گویی بسیاری از کنشها و واکنشها در سیاست داخلی را هم میباید در این معادله جاسازی و حل نمود.
بنا بر اطلاعرسانی قبلی قرار بود گفتوگوی تلویزیونی رییس جمهور، حسن روحانی پس از اخبار ساعت بیست و یک از شبکه یک سیمای رژیم به سمع و نظر ملت برسد. اما آنچه به وقوع پیوست چیزی نبود جز پخش موسیقی و سپس یک سریال تلویزیونی همراه با زیرنویسهایی مبنی بر پوزش از شهروندان. متعاقب این جنگ رسانهای میان دو نهاد بالا گرفت. ابتدا خبرگزاری رسمی دولت، ایرنا در خبری اعلام کرد:
«همه عوامل این گفتوگوی زنده تلویزیونی مشخص شده بودند اما به دلایل نامعلومی، عزتاله ضرغامی مانع از پخش این گفتگو شد.»
اما خبرگزاری الف به نقل از خبرگزاری تسنیم علت این وقفه درپخش گفتوگوی تلویزیونی را اینگونه عنوان نموده بود:
«برخی چهرههای نزدیک به دولت خواستار چینش مجریها و سوالات توسط خود دولت به سیاق گفتوگوی تلویزیونی پیشین رییس جمهوری بودند، با وجود این، مسوولان صدا و سیما بر لزوم آزاد بودن سوالات از رییس جمهوری تاکید کردهاند… به گفته یک منبع مطلع، مخالفت ریاست جمهوری با مجری برنامه گفتوگوی تلویزیونی روحانی علت تاخیر و عدم پخش مصاحبه زنده رییس جمهور است و ریاست جمهوری خواستار انتخاب مجری دلخواه خود بوده است… تیم خبری رادیو و تلویزیون پس از مراجعه به نهاد ریاست جمهوری، مشاهده کرد که نهاد ریاست جمهوری بدون اطلاع و هماهنگی صدا و سیما، خانم پوریامین را به عنوان مجری در نظر گرفته در حالیکه بنا بود آقای روحانینژاد به عنوان مجری اصلی صدا و سیما در این برنامه حضور یابد.»
اما دعوای روسای دو نهاد ریاست جمهوری و صدا سیما در اخبار منتشره از سوی خبرگزاریها خلاصه نشد، بلکه پنجشنبه هفدهم بهمن ماه عزتاله ضرغامی رییس سازمان صدا و سیمای رژیم ایران در نامهای خطاب به ابراهیم رییسی رییس شورای نظارت بر صدا و سیما دعوای دو نهاد رژیم را در فاز رسمی کلید زد. ضرغامی در نامهای رسمی از رییس این شورا خواستار رسیدگی به اختلافنظر بر سر انتخاب مجری تلویزیونی گفتوگوی شبانگاه چهارشنبه حسن روحانی شد. وی در بخشی از این نامه اینگونه مرقوم داشته است:
«با توجه به اهمیت تاخیری که در شروع مصاحبه زنده تلویزیونی رییس جمهور محترم پیش آمد، خواهشمند است در مورد انتخاب مجری توسط روسای محترم قوا، و امتناع از پذیرش و ظیفه قانونی و حرفهای رسانه ملی اظهارنظر نمایید.»
از هرچه بگذریم به دلایلی قبول دعوای روسای دو نهاد بر اقوالی که از منابع خبری بر روی خبرگزاریها قرار گرفته است نمیتوان و نمیباید اعتماد و اطمینان داشت. چرا که:
اگر خواست رییس جمهور خلاف قانون و حقوق شهروندان، پیرامون آزادی پرسش از رییس جمهور بوده باشد و همچنین انتخاب مجری برنامه گفتوگوی تلویزیونی رییس جمهور در حدود اختیارات سازمان صدا و سیما باشد بازهم رییس صدا سیما نمیتوانسته این چنین برخورد تحقیرآمیزی با رییس جمهور کرده باشد. چرا که تجربه جمهوری اسلامی همواره بر آن بوده که تخلف از قانون و عدم تمکین در برابر حقوق شهروندان علت برخورد با آنها نبوده. بنابر این تجربه تاریخی آنچه میباید علت قرار گرفته باشد غیر آنچه است که بر روی صفحه خبرگزاریها از آن یاد شده است. حال باید قدم در دالانهای تاریک پشت پرده قدرت جمهوری اسلامی در زدوبندهای مکرر با قدرتهای خارجی نهاد تا به کشو چرایی دعوای کنونی نایل آمد.
اما روابط پنهانی با قدرتهای خارجی بالاخص جلوس کنندگان کاخ سفید به سنتی واجب در جمهوری اسلامی بدل شده است. امروز اسناد روابط پنهانی روابط خمینیسم- ریگانیسم که به اکتبر سورپرایز شهره شده است جای شک و شبهه باقی نمیگذارد. اما این رابطه پنهانی چه ارتباطی با تحقیر نمودن حسن روحانی در کسوت ریاست جمهوری، آن هم از سوی ضرغامی دارد؟ این پرسشی است که اگردقیق بدان پاسخ داده شود گره کور این معما گشوده خواهد شد.
ایران گیت وماجرای هیات مک فارلین:
ظاهر امر این بود که امریکاییها برای آزادی گروگانهای در دست حزباله لبنان قصد دارند رژیم خمینی را غوطهور در سلاح کنند. اما اسناد منتشره و افشاگری مطبوعات حتا در داخل امریکا از آنچه خبر میدهند فراتر از آزادی گروگانها در ازای سلاح بوده. امریکاییها براین بودند تا از طریق ورود به مذاکره با مقامات ایرانی راهی پنهانی جهت کنار نهادن خمینی و سپردن حکومت ایران به دست میانهروها بیابند.
بر این اساس جنگ ایران و عراق میباید با شکست ایران به پایان میرسید تا خمینی همواره در موضع ضعف قرار میگرفت تا میانهروهای وقت حکومت ایران توان کنار نهادن او را مییافتند. براساس گزارش رسمی سنای امریکا و کنگره امریکا عنوان شد از قول مذاکره کنندگان ایرانی گفته شده است:
«برای اینکه ما میانهروها بتوانیم در ایران حکومت کنیم، باید در جنگ شکست بخوریم… در صورتی که آمریکا از ما حمایت کند و دولت به دست ما بیافتد، ما حاضریم حتی آقای خمینی را هم بکشیم.»
حال باید دانست مذاکره کنندگان با هیات مک فارلین چه کسانی بودهاند. مذاکره کنندگان دقیقن همین جناح راست ایران بوده است، یعنی علی خامنهای به عنوان رییس جمهور و هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس مجلس وقت رژیم. اما مذاکره کننده ارشد از سوی رژیم ایران با هیات مک فارلین چه شخصیتی بوده؟ کلید حل معما در همین مورد نهفته است. شیخ حسن روحانی رییس جمهور کنونی رژیم ایران در راس هیات دیپلماسی پنهان جمهوری اسلامی با طرف امریکایی- اسراییلی قرارگرفته بود. اگر آنچه را در گزارش سنا و کنگره امریکا از قول هیات مذاکره کننده ایرانی نقل شده است مبنا قرار دهیم کاملن قابل توجیه است که جناح راست ایران با اینکه در دولت، مجلس شورا و مجلس خبرگان در اقلیت بودهاند علی خامنهای را به عنوان رهبر به کاخ پاستور میفرستند.
اکنون هم مذاکرات مابین بین جمهوری اسلامی و مقامات امریکایی به بهانه پرونده هستهای جمهوری اسلامی در جریان است. این مذاکرات درحالی ادامه مییابد که علی خامنهای و شیخ حسن روحانی خود از جریان پنهان ایران گیتیها بودهاند. آنچه را که امروز رهبر جمهوری اسلامی به آن وقوف دارد اینکه هرلحظه این امکان میرود که تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی به مانند مذاکرات با هیئت مک فارلین بلایی را که به سر خمینی نازل نمودند این مرتبه بر سر خودش نازل نمایند.
از این روی میتوان بدین نتیجه دست یافت که تحقیر حسن روحانی بدین صورت در برابر دیدگان تمام دنیا پیامی بوده که از سوی علی خامنهای برای طرف امریکایی ارسال شده است. خامنهای بر این بوده که روحانی را از هرگونه اعتبار خالی نموده و بدین وسیله بگوید هنوز که هنوز است قدرت در ایران اوست و طرف امریکایی میباید برای هرگونه مذاکره او را به رسمیت بشناسد و هرگونه قول و قرارخارج از تایید خامنهای در مذاکرات فاقد رسمیت بوده و قابلیت اجرا نخواهد داشت.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»