اکرم اسدی / رادیو کوچه
در طول تاریخ بشریت موقعیت زنان دارای فراز و نشیبهای زیادی بوده. به نوشته ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن، در برخی از قبایل اولیه وضع زنان چندان با بردگی فاصلهای نداشت و دربرههای از تاریخ نیز در برخی از نواحی حکومت و فرمانروایی در دست زنان بوده و در برههای دیگر از تاریخ بشریت زمانهایی هم بوده که رییس قبیله هرگز به کار مهمی دست نمیزد مگر آنکه قبل از آن، نظر شورای خاصی را که از زنان مسن قبیله تشکیل میشد جلب کند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
زنان در زمانی که مرد تمام روز خود را به جستجوی شکار میگذراند، کشاورزی را در کنار امور خانه فرا گرفت و به آن پرداخت و مردان که عایدات کشاورزی را بهتر از شکار دانستند به آن روی آوردند و زن را به مرور زمان از آن کنار گذاشتند و یا حداقل به حاشیه راندند.
کشاورزیصنعتی که امروز میتوان گفت پایدارترین صنایع برای بقای نسل بشر است ، از کشفیات زنانی است که روزگاری در کنار کارهای خانه به آن پرداختند. صنایع مدرن نساجی امروزین با ریسندگی و بافندگی زنان شروع شد و به این پایه رسید.
پایه اکثر صنایع امروزی از زنانی آغاز شده که در کنار رسیدگی به امور خانه و خانهداری و اهلی کردن حیوانات به ریسندگی و کوزه گری و بافندگی نیز پرداختند اما زنان بنابه تفاوتهای فیزیکی و جسمی از جمله بچهدار شدن به مروز از این کارها کنار گذاشته شدند.
اگر مادری که خود از قید و بندهای سنن کهن و خرافات و گاه ظالمانه رها نباشد نمیتواند کودکانی سالم از لحاظ فکری و روحی پرورش بدهد
در بخشی دیگر از کتاب تاریخ تمدن، ویل دورانت میگوید: اگر از ناتوانیهای زیستشناسی زن چشم بپوشیم در آن هنگام از حیثت بلندی قامت و بردباری و چارهاندیشی و شجاعت، زنان دستکمی از مردان نداشتند و مثل زینت و تجمل یا بازیچه جنسی مرد به وی نظر نمیکردند، بلکه او بارها اگر ضرورت پیدا میکرد در راه فرزندان و عشیره خود تا حد مرگ میجنگید.
اگر در گذشته زنان به دلیل تفاوتهای زیستشناختی با مردان به حاشیه رانده شدند امروز دیگر با پیشرفت تکنولوژی، نیازی به قدرت بدنی زن نیست و زن میتواند به جایگاهی برابر با مرد دست یابد.
در جوامع جهان سوم این تفاوت جسمی نیست که مانع از ایجاد شرایط برابر مرد و زن میشود بلکه تفکرات کهنه و سنتهای غلطی است که در طی سالیان طولانی در تمام جامعه حتا در ذهن خود زنان نیز رسوخ کرده است .
متاسفانه عمق این فاجعه آنجا است که در ایران نماینده زن مجلس فحاشی به زن را خشونت نمیداند و از آن دفاع میکند و یا عضو کمیسیون زنان همین مجلس حمایت از زنان سرپرست خانوار را کاری نادرست میداند چون به نظر او حمایت از زنان باعث از هم پاشیدگی کانون خانواده میشود.
با اطیمنان میتوان گفت اگر در جامعهای زنان از آزادی و برابری حقوقی و اجتماعی با مردان برخوردار باشند و تحت انقیاد سنتها و فرهنگ مردسالار قرار نگیرند، آن جامعه بیشک جامعهای پیشرفته و متمدن خواهد بود،
اگر در گذشته زنان به دلیل تفاوتهای زیستشناختی با مردان به حاشیه رانده شدند امروز دیگر با پیشرفت تکنولوژی، نیازی به قدرت بدنی زن نیست و زن میتواند به جایگاهی برابر با مرد دست یابد
چونکه زن دارای نقشی مهم و اساسی در شکلگیری شخصیت کودکان و خردسالان در بنیاد اولیه جامعه یعنی خانواده میباشد.
زنی که بتواند به دور از تبعیض و نابرابری فرزند یا فرزندانشان را تربیت کند مسلمن فرد یا افرادی به جامعه تحویل خواهد داد که از هر لحاظ سالمتر و هوشمندتر است.
هرجامعه از واحدهای کوچکتری به نام خانواده تشکیل میشود اگر مادری که خود از قید و بندهای سنن کهن و خرافات و گاه ظالمانه رها نباشد نمیتواند کودکانی سالم از لحاظ فکری و روحی پرورش بدهد و در نهایت با جامعهای ناسالم مواجعه هستیم که حتا قادر است افرد سالم آن جامعه را نیز دچار مشکلات عدیدهای بکند.
مادری که خود گرفتار خرافات مذهبی و یا اداب و رسوم ناسالم و ظالمانه باشد دخترانی همانند خود و مادرانی ذلیل، گرفتار و نادان و پسرانی گردنکش مانند همسرش را به جامعه تحویل خواهد داد و این چرخه همچنان ادامه خواهد داشت.
در واقع این تفکرات زن است که از طریق فرزندانش وارد جامعه میشود و روابط و سنت و فرهنگ جامعه نیز بنا به درست یا نادرست بودن آن تفکرات شکل میگیرد. در جوامع جهان سومی و بهویژه در خاورمیانه زنان متاسفانه بنابه دلایل مذهبی به این باور رسیدهاند که باید تحت کنترل و اختیار مرد باشد و تحت تاثیر همین تفکر به دختران خود که مادران آینده جامعه هستند رفتار و عملکرد خود را میاموزند که باید تحت انقیاد مرد باشد و به پسر خود نیز این باور را القاء میکنند که باید با زن خود رفتاری دیکتاورمابانه داشته باشند. اگر مادران تنها به دختران خود زیر دست بودن را بیاموزند کافی است که مرد خود به خود در مقابل زن به گونهای رفتار کند که او را ملک خود بداند.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»