شهرزاد کریمی/ رادیو کوچه
همه میدانیم روز معلم در ایران مطابق با روزی است که «مرتضی مطهری» ترور شد. البته روز جهانی معلم به پیشنهاد یونسکو روز پنجم اکتبر هر سال است.
ولی نکته جالب اینجاست که روز معلم در حکومت سابق نیز درست روز دوازدهم اردیبهشت بوده است.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«ابوالحسن خانعلی» یک معلم بود. معلمی ساده مانند بسیاری دیگر که روز دوازدهم اردیبهشت سال هزار و سیصد و چهل شمسی به دنبال فراخوانی برای افزایش حقوق خود به میدان بهارستان به قصد اعتراض راهی شد. او مانند تمام معلمین در آن روز رفته بود تا خواستهاش را بیان کند. اینطور که گفته میشود خانعلی نه سخنران بوده است و نه لیدر. نه سردسته و نه هدایت کننده. این معلم بیست و نه ساله که درس عربی و فلسفه تدریس میکرد دانشجوی دکترای فلسفه دانشگاه تهران هم بود.
شرایط معلمان در آن روزگار سخت بود. آنان اعتقاد داشتند که بسیار کمتر از آنچه حقشان است به عنوان حقوق دریافت میکنند و این گذران زندگیشان را با مشکلات فراوانی روبرو کرده است.
روزنامه کیهان اسفندماه سی و نه در گزارشی از وضعیت فرهنگیان نوشت: «معلمین میگویند حقوق یک دبیر سابقهدار لیسانسه کمتر از حقوق یک مستخدم جز در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت است و ما خودمان مکرر نوشتیم که حقوق یک معلم کمتر از حقوق یک راننده دولتی و به مراتب کمتر از یک راننده تاکسی است… یک لیسانسه در وزارت فرهنگ ماهی چهارصد تومان میگیرد ولی لیسانسه دیگر با همان تحصیلات و پایه معلومات در یک سازمان دولتی دیگر دوهزار و پانصد تومان دریافت میکند…هستند کسانی که بعد از هشت سال خدمت دویست و هفتاد و سه تومان حقوق میگیرند.»
روزنامه اطلاعات حوادث روز اعتراض را چنین گزارش کرد:
«ساعت هشت و سی دقیقه معلمین به میدان بهارستان رسیدند و چون جلوی خیابان اکباتان قبلن توسط ماموران انتظامی بسته شد، در خیابان شاهآباد و اول بهارستان بر روی زمین نشستند. رفته رفته با تحریک نیروی شهربانی درگیری معلمان با پلیس آغاز شد و ماموران از ماشین آبپاش برای متفرق کردن استفاده کردند، اما معلمان علیرغم اینکه خیس شده بودند از جای خود بلند نمیشدند… پس از مدتی اولین برخورد صورت گرفت. عدهای به طرف ماشینها رفتند تا سر لولههای آب را به سمت دیگر بازگردانند.
گفته میشود یکی از کسانی که به سمت ماشین آبپاش میرود خانعلی بوده است. در آن روز دو معلم با ضربه چاقو زخمی شدند. خانعلی گلوله خورد و به بیمارستان برده شد ولی بر اثر شدت جراحات درگذشت.
اما تبعات این اتفاق در آن سال برای حکومت وقت چه بود؟
روز بعد و در پی مراسم تشیع پیکر خانعلی هزاران معلم جمع شدند ولی این بار خواستهها فقط حقوق نبود. آنها یک صدا استعفای نخستوزیر وقت را میخواستند. مجلس و دولت به شدت متشنج شده بود.
تا اینکه بلاخره نخست وزیر استعفا کرد. شاه بلافاصله با استعفای او موافقت کرد و «علی امینی» را مامور تشکیل کابینه جدید و همچنین پیگیری مسئله معلممان و خواستههایشان کرد. اعتصاب معلممان ادامه داشت با اینکه دولت مرتبن قول مساعد میداد. در نهایت حقوق معلمان برابر با حقوق مهندسین شد.
کیهان چنین نوشت:
«حقوق معلمین برابر حقوق مهندسین شد. به احتمال زیاد اعتصاب معلمین پایان مییابد و مدارس تا هفته آینده باز میشود. بر این اساس حداقل حقوق کمک آموزگاران و آموزگاران پانصدتومان و دبیران ششصد تومان و حداکثر حقوق از هزار و پنجاه تومان تا دوهزار و دویست و بیست تومان برای دبیران اعلام شده است.»
رییس کلانتری بازخواست شد و روز دوازدهم اردیبهشت به عنوان روز معلم تعیین شد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»