Saturday, 18 July 2015
01 December 2023
کافه کوچه هفتم

«رم شهر بی‌دفاع»

2014 October 27

آزاد عزیزیان/ رادیو کوچه

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

سینمای متعهد و پیشرو سینمایی است که به اوضاع دنیایش  با نگاهی آوانگارد می‌پردازد.اوضاع منطقه و مقاومت در مقابل نیروی  متحجری همچون «داعش» توسط مردمی که از داشته‌هایشان دفاع می‌کنند، امروزه می‌تواند ایده‌ای باشد برای کارگردانی که میخواهد عمل اجتماعی داشته و  چنین فجایعی را به تصویر کشیده و نقش رهبری سازمانده را بازی کند. در مجموعه‌ای پنج قسمتی  در پنج هفته‌ی متوالی از «کافه کوچه هفتم» همراه با مهمانانم به سینمای جنگ و مقاومت خواهم پرداخت.

kobani

کوبانی

فیلم «رم شهر بی‌فاع» ساخته‌ی «روبرتو روسلینی» در سال  ١٩۴۵ یعنی سالی که به «بهار ایتالیا» معروف است، ساخته شد. فیلمی -که به عنوان گل سر سبد سبک «نیوریالیسم ایتالیایی» شناخته شده است، که بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت. این فیلم در کنار دو فیلم دیگر روسلینی یعنی «پاییزا» و «آلمان سال صفر» به عنوان سه‌گانه‌ی نیوریالیستی روسلینی شناخته می‌شوند. بسیاری از تصاویر این فیلم مستند هستند و به خرابی‌های پس از جنگ می‌پردازند. فیلم‌سازان نیوریالیست در ایتالیا سعی در نزدیک شدن به واقعیت در فیلم‌هایشان داشتند و این هم در فرم و هم در روایت اتفاق می‌افتاد. سال‌های پس از جنگ، سال‌های فقر، تورم و بیکاری در ایتالیا بود.

با ظهور فاشیسم در اروپا همه چیز حتی هنر در معرض تجاوزش قرار گرفتند و «گوبلز»ها به تدوین آیین‌نامه‌های هنر باب طبع پرداختند. ایتالیا هم از این قاعده مستثنا نبود و در دوران حکومت موسولینی و حضور فاشیست‌ها در این کشور، استودیو‌های فیلم‌سازی معروف به «چینه‌چیتا» و همچنین مدرسه‌ی فیلم‌سازی ایتالیا در این کشور بنا شد. سینما در خدمت آرا متجاوزان بود و  تبدیل به راهی برای پروپاگاندا برای «پیشوا» و نظراتش شده بود. نظام استودیویی با آن سخت‌گیری‌های خاص خود همراه با ساختن فیلم‌هایی که هدفشان چیزی جز لاپوشانی واقعیت برخاسته از جنگ نبود. اما در اواخر دوران حکومت فاشیست‌ها جنبشی در سینمای ایتالیا شکل گرفت که بر علیه هر آن‌چه بود که در این دوران ساخته می‌شد. چه در محتوا و چه در فرم. آن‌چه سبب می‌شود بیننده بیش از هر چیز با فیلم‌های این جنبش ارتباط برقرار کند، آن سبک خاص بیانی است که به صورت مستند‌گونه سعی در پرداختن به جزییات روزانه‌ی زندگی قهرمانانش دارد و از شیوه‌ی راه رفتن تا غذا خوردن و سایر کارهای روزانه را شامل می‌شود. بیننده حتمن می‌تواند خودش را جای یکی از شخصیت‌ها گذاشته و این امر اصلن امر پیچیده‌ای نیست.  ترکیبی از بازیگران حرفه‌ای و نابازیگران همیشه یکی از مولفه‌های اصلی این جنبش بود و فیلم‌برداری در لوکیش‌های طبیعی است که چنین امری را بسیار طبیعی می‌نمایاند. شهر بی‌دفاع شهری است که در آن همه و همه به مقاومت می‌پردازند. جنگ است و زمان جنگ نوعی اتحاد حتی بین یک انقلابی کمونیست و یک کشیش کاتولیک شکل می‌گیرد و «فرانچسکو» برای ازدواج با «پینا» مراجعه به  کشیش را به فاشیست‌های موجود در دستگاه حکومتی ترجیح می‌دهد. کودکان «رم» که نماد آیندگان این سرزمین‌اند در جنگ با فاشیسم و حضورش در ایتالیا حضور دارند و در بخش پایانی فیلم با سوت‌زدن با هم سربازان را از شلیک به کشیش ‌می‌ترسانند. به طوری که سربازان تیرشان خطا رفته و این افسر آلمانی هست که با هفت تیر کمری‌اش به کشیش شلیک می‌کند.

22

رم شهر بی دفاع

فیلم با بازگشت کودکان به شهر، در حالی که دست در دست یکدیگر دارند، خاتمه می‌یابد و این نویدبخش زندگی دوباره در مقابل توحش و تحجر فاشیست‌هاست.

مهمان برنامه: کاوه عباسیان

سوال: اصلی‌ترین شاخص‌های نیوریالیسم ایتالیایی که روسلینی در «رم شهر بی‌دفاع» از آن‌ها برای نمایش دادن آن‌چه پس از جنگ دوم جهانی در ایتالیا به وجود آمد، کدام‌ها هستند؟

کاوه عباسیان: «روبرتو روسلینی» که از وی به عنوان یکی از پدران جنبش «نیوریالیسم ایتالیا» یاد می‌کنند، حتی قبل از آن‌که شروع به ساختن فیلم‌های نیوریالیستی‌اش بکند، فیلم می‌ساخته است و فیلم‌هایش را هم می‌شود جز فیلم‌های فاشیستی ایتالیا دانست. اما هم زمان با جنگ و بعد از سال ١٩۴۵ و زمانی که استودیو‌های بزرگ فیلم‌سازی ایتالیا مانند استودیوی «چینه چیتا» دچار خسارت بزرگی شده بودند و سرمایه‌ی مالی برای سینمای ایتالیا خیلی افت کرده بود و ساختار عظیم فیلم‌سازی فاشیستی در دوره‌ی موسولینی که اتفاقن با حمایت پسرش «ویتوریو موسولینی» بنیان‌گذاری شده بود، دیگر وجود نداشت، روبرتو روسلینی به شرایطی رسیده بود که از نظر مالی در مضیقه بود و توانایی فیلم ساختن به آن صورت را نداشت. در چنین شرایطی نیاز به ساختن فیلم و بخصوص فیلم ریالیستی بیش از هر زمانی احساس می‌شد. روسلینی بنا به افکار تا حدی چپی که داشت، تصمیم گرفت که فیلمی در مورد مردم عادی، طبقه‌ی کارگر و مقاومتی که در برابر فاشیسم در زمان جنگ صورت گرفته بود، بسازد. اما از آن‌جا که انستیتوهای بزرگ و حمایت‌های مالی بزرگ دولتی وجود نداشت، پس به سراغ افرادی رفت که به صورت شخصی به وی کمک مالی بکنند و در مورد «رم شهر بی‌دفاع» به سراغ یک خانم پولدار می‌رود. می‌خواهم بگویم که خصیصه‌هایی که در طول این فیلم‌ پیش می‌آیند، خصیصه‌هایی هستند که بنا به موقعیت زمانی و مکانی ایجاد شده‌اند. یعنی پول وجود نداشته است. بازیگران بزرگ ایتالیایی یا کار نمی‌کردند و یا فرار کرده بودند یا پولی برای پرداخت به آن‌ها وجود نداشته است. استودیو‌های بزرگ وجود نداشته و در عین حال آن افکار فاشیستی‌ عظمت‌طلب به آن صورت وجود نداشته است. بیشتر زندگی، زندگی‌ای سخت و واقعی شده بود که طبقه‌ی کارگر درگیرش بود و جامعه‌ی ایتالیا به یک واقعیت سخت برخورد کرده بود. همه‌ی این‌ها در فیلم «رم شهر بی‌دفاع» هم بازتاب داده می‌شوند. به این ترتیب که به دلیل وجود نداشتن استودیو‌های بزرگ، فیلم در لوکیشن‌های واقعی فیلم‌برداری می‌شود. این یکی از خصیصه‌های مهم «نیوریالیسم ایتالیایی» است و به دلیل نبودن بازیگران معتبر، بجز یک یا دو بازیگر معروف، فیلم با همکاری نابازیگران ساخته می‌شود. همچنین فیلم با نور طبیعی ساخته می‌شود. این‌ها خصیصه‌های فیلم‌های نیوریالیست هستند که به صورت خودبه‌خودی در فیلم «رم شهر بی‌دفاع» قابل مشاهده هستند. نمی‌توان گفت که این فیلم اولین فیلم نیوریالیستی ایتالیا است. بلکه فیلم «وسوسه» ساخته‌ی «لوکینو ویسکونتی» ساخته‌ی ١٩۴٣ و قبل از فروپاشی فاشیسم را می‌توان به عنوان فیلم این جنبش دانست. اما «رم شهر بی‌دفاع» که دقیقن دو ماه پس از آزادسازی شهر رم ساخته شده است را می‌توان فیلم غالب و فیلمی که جنبش نیوریالیسم ایتالیا را تعریف کرد، نام برد. اگر ما در بین دو جنگ جهانی اول و دوم شاهد شکوفایی «دادایسم» و «سوریالیسم» هستیم، بعد از جنگ جهانی دوم شاهد ریالیسمی سفت و سخت و تا حدی زننده و آزاردهنده‌ای هستیم که برای اولین بار نمونه‌ی بارز خودش را در فیلم «رم شهر بی‌دفاع» نشان می‌دهد. آن‌قدر نیوریالیسم ایتالیا و روبرتو روسلینی بر سینمای بعد از خود تاثیر داشتند که «فرانسوا تروفو» از وی به عنوان پدر سینمای «موج نو» فرانسه یاد می‌کند. ن

سوال: به نظر شما تا چه اندازه این فیلم توانسته است معیارهای سینمای ضد جنگ را با خود داشته باشد؟ و آیا در چنین شرایطی آیا  جای «روسلینی»ها برای نمایش آن توحشی که خاورمیانه را دربرگرفته است در سینما خالی نیست؟

کاوه عباسیان:  به اعتقاد من فیلم «رم شهر بی‌دفاع» را نمی‌شود در قالب سینمای ضدجنگ به معنای عام و به معنای پذیرفته‌شده‌اش تعریف کرد. به عنوان مثال نمی‌شود آن را کنار فیلم‌هایی مانند «اینک آخرزمان» اثر «کاپولا» و یا «راه‌های افتخار» و «غلاف تمام فلزی» از «کوبریک» گذاشت.

kavehabasian

تمام فیلم‌هایی که به اصطلاح در کاتاگوری سینمای ضد جنگ رده‌بندی شده‌اند، به نوعی یک رانده‌شدگی از مفهوم خشونت، جنگ و هر دو طرف جنگ در آن‌ها وجود دارد و یک ناامیدی خاص در آن‌ها دیده می‌شود. در حالی که در این فیلم آگاهانه از یک سمت جانبداری می‌شود. به طور مشخص موضوع فیلم جنگ نیست، بلکه مقاومت است. مقاومت یک مردم در مقابل یک نیروی اشغال‌کننده. به نظر من آن‌چیزی که از آن یاد می‌کنی که آیا جای «روسلینی‌«ها درسینمای امروز خاورمیانه و ایران خالی نیست؟ با این نگاه که از مقاومت‌های مردمی حمایت بشود و یا به تصویر کشیده شود و یا حتی مردم تحریک به مقاومت بشوند، از این نظر جای یک چنین سینمایی خالی است و این دلایلی دارد. به عنوان مثال در مورد سینمای ایران، سینمای دولتی‌اش سینمای زبونی است که تنها کارش ستایش سیستم و دولت و حاکمیت حال حاضر ایران است و به دلیل پولی که از دولت برای فیلم‌هایش می‌گیرد یا مجبور است و یا به آن سمت می‌رود که از ارزش‌های حاکمه دفاع کند. مانند فیلم آخر «ابراهیم حاتمی‌کیا» یا فیلم‌های دیگرشان و یا فیلم‌هایی از این دست. همچنین دسته‌ی دیگری از سینماگران در ایران وجود دارند که بیشتر نگاهشان به ببیننده‌ی خارجی است و ببینده‌ی ایران برایشان مهم نیست. حتی وقتی که در مورد مقاومت در ایران فیلم می‌سازند، این مقاومت را برای نمایش‌ دادن به بیننده‌ی خارجی می‌سازند. این از اسم فیلم‌هایشان هم مشخص می‌شود. مانند فیلم «کسی از گربه‌های ایرانی خبر ندارد» که واضح است که این اسم برای ببینده‌ی خارجی ساخته  شده است که به آن‌ها می‌گوید که شما از گربه‌های ایرانی خبر ندارید.

پس از این نظر جای فیلمی مانند «رم شهر بی‌دفاع» خالی است که خودش را در راستای مقاومت تعریف کند. فیلمی اکتیویست باشد و خودش را در آن کاتاگوری رده‌بندی کند. اما به نظر من این فیلم، بخصوص برای شرایط حال حاضر ایران و خاورمیانه از یک جهت قابل نقد است و با توجه به این خصیصه‌ای که می‌گویم جای کار ندارد و به نظر من بهتر است همچنین فیلمی ساخته نشود. آن خصیصه نگاه مثبت و رهایی بخشی است که این فیلم به مذهب دارد. روسلینی با آن‌که خودش آدم مذهبی‌ای نبوده است، اما تا حد بسیاری به اخلاقیات مسیحی ارادت دارد و این در هر سه فیلم تریلوژی نیوریالیست‌اش دیده می‌شود. در هر کدام از سه فیلم «رم شهر بی‌دفاع»، «پاییزان» و «آلمان سال صفر» و بخصوص در فیلم «رم، شهر بی‌دفاع» دیده می‌شود که یک گرایش رهایی بخشی در درون مذهب نمایش داده می‌شود. یکی از شخصیت‌های اصلی این فیلم یک کشیش است که تا حد فدا کردن جان خودش در راه مقاومت قدم بر‌می‌دارد و جان خود را برای یک کمونیست فدا می‌کند. خود روسلینی هم در زندگی شخصی‌اش ارادتی خاص نسبت به این نوع نگاه به مذهب داشته است. به نظر من برفرض اگر این نوع نگاه برای ایتالیای ١٩۴۵ رهایی‌بخش بوده است، اما مطمئن هستم که برای ایران و خاورمیانه‌ی سال ٢٠١۴ به هیچ وجه رهایی‌بخش نیست. یعنی ما به هر اندازه که فکر کنیم که مذهب ممکن است در یک روزی نقش رهایی‌بخش داشته باشد، امروز تاریخش گذشته است و تا ته تتمه‌ی این ادبیات و نمغز این رهایی‌بخشی از مذهب بیرون کشیده شده است و نتیجه‌ی آن هم حاکمیت‌های ارتجاعی و تمامیت‌خواهی مانند جمهوری اسلامی شده است. به نظر من از این نگاه روسلینی و تریلوژی‌اش جای نقد دارند و نمی‌توانند الگویی برای امروز خاورمیانه و ایران باشند. اما از این نظر که فیلم، فیلم متعهدی است و واقعیت‌های جامعه را بیان می‌کند و به زندگی طبقه‌ی کارگر پرداخته و مقاومت را به تصویر می‌کشد و خودش تبدیل به مقاومت می‌شود، می‌تواند الگو باشد و در راه اتفاقاتی که امروزه در خاورمیانه اتفاق می‌افتد، قدم بردارد.

مطالب مرتبط

آیا فیلم خانه پدری خشن است یا اسیدپاشی

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

TAGS: , , , , , , , , ,